درس زندگی شنبه زنگ سوم 15/7/02

زنگ سوم اقای دوستی و اقای اخوان وارد کلاس شدند و لیستی که در ان کار هایی که انجام داده ایم را نشان دادند . سپس هر کسی ایده ای برای زیباتر شدن کلاس داد و هر گروهی مسئولیت هر کاری را برعهده گرفت تا ان را انجام دهد.درباره همین سایت یعنی مستند.همت.اینفو صحبت کردیم و اقای اخوان در رابطه با مشکلات دیگران در این سایت صحبت کردند و گفتند کسانی که ننوشته اند باید هرچه زود تر مستند خود را بنویسند تا امتیازش را بگیرند. در اخر کلاس لیستی از زنگ های هفته را اقای اخوان کشیدند و گفتند برای مستند سازی هر کس باید از بین 23زنگ، یک زنگ را انتخاب کنند اما اولویت با کسانی است که در بالای جدول هستند و به همین ترتیب هرکس زنگی را برای مستند سازی برداشت.

زنگ فناوری _۱۷ مهر ۱۴۰۲

امروزآقای اخوان وارد کلاس شدند و به خاطر مواردی از دست ما عصبانی بودند ولی بعد از اینکه اون موارد رو انجام دادیم گفتند میرم ریست شم و بر گردم و با اخلاق خوش کلاس رو شروع کردیم.

امروز راجع به فناوری و اینکه مخترعان از چه راه هایی اختراع می کردن و وسایلی که تو ساختشون از طبیعت الهام گرفته شده بود صحبت کردیم.

بعد از اون قرار شد که جدول های صفحات 4_5 رو داخل کتاب حل کنیم.

و بعد از اون قرار شد که راجع به اولین جدول صفحه5 اگه خواستیم تحقیق کنیم.

البته در کلاس مثال هایی از وسایلی که تو ساختشون از طبیعت الهام گرفته شده بود زدیم مثلاً اینکه لباس ضد گلوله از تار عنکبوت الهام گرفته شده یا اینکه هلی کوپتر از سنجاقک الهام گرفته شده و خیلی چیز های دیگه….

امیدوارم که متن خلاصه کلاس امروز مفید بوده باشه

تا یه زنگ فناوری دیگه فعلاً بدرود…

علوم تجربی کلاس هفتم هدف

امروز در کلاس علوم تجربی زنگ اول آقای فیروزنیا از تمام بچه ها آزمونکی گرفتند که میخواستند ببینند که فایل علومی که در همکلاسی فرستاده بودند را بچه ها خوانده بودند یا نه که سوال وی این بود که ( چهار مورد از ویژگی عناصر نافلز را بنویسید ) امتحان سختی نبود اما باید حتما درس را خوانده باشی و نمره ی امتحان یک نمره در نظر گرفته شده بود در زنگ دوم ساختار های بعضی از گاز ها و فلز ها یا غیر فلز ها را برایمان توضیح دادند مثال:هیدروژن—>H – کربن دی اکسید—> CO2 – گوگرد—> S8 – و گفتند که عنصر به دو دسته تقسیم میشود اتمی—> فلز – مولکولی—> نا فلز

روز دوشنبه زنگ آخر

سلام دوستان.من امیر محمد سعادتمند هستم و خوش اومدین به این مقاله از من. امروز یعنی دوشنبه 17 مهر ماه آقای یادگاری به کلاس آمدند. امروز از هفته هایی بود که ما دو زنگ کلاس ریاضی داشتیم. خداراشکر آقای یادگاری اصلا عصبانی نبودند و کاملا سر حال به ما درس ریاضی را توضیح دادند.ولی من باید به شما دوستان گلم بگویم که اینطور هم که میگویم نیست.یعنی نمگویم امروز روزی بود که اصلا آقای یادگاری به کسی اخطار ندادند. چرا اتفاقا به چند تا از بچه های اخطار دادند. ولی خب خداراشکر با آن اخطار ها کسی به دفتر مدرسه فرستاده نشد.حالا احتمالا با خودتون میگویید بچه ها چه کار می کردند که آقای یادگاری به آنها اخطار داد؟خب باید بگویم که بچه ها سر کلاس کاری میکنند به نام”تک چرخ با صندلی”من خودم این کار را دوست ندارم چون هم خود بچه حواسش از کلاس با تک چرخ پرت میشود و  هم معلم ناراحت میشود چون دارد برای بچه ها درس تدریس میکند و شخصی اصلا حواسش به درس نیست و من به معلم حق میدهم که ناراحت شود.در کل امروز روز خیلی خوبی بود،درس را به درستی و کامل یاد گرفتیم و خیلی خوشحال به خانه هایمان بازگشتیم.

علوم تجربی ۱۴۰۲.۷.۱۷

سلام امروز استاد وقتی وارد کلاس شدند  به ما درباره ساختار های گوگرد،آب،

گاز متان و… صحبت کردند.

بعد از اون هم گفتن که باید این ها را بلد باشیم مثل ساختار اب کهh۲O ولی گفتند همانh o بگیم.

بعد از اون هم چند تا سوال حل کردیم

سپس  بقیه ی بچه هایی هم که تحقیق هایشان را نگفتند در کلاس گفتند.(البته بعضی ها هم هنوز نگفتند)

خلاصه که بعد اون هم باز هم سولات مثبت دار حل کردیم

راستی خوشبختانه آقای (فعلا) فیروز نیا تکلیف ندادند 

موفق باشید.

فعلا خدانگهدار(:

ریاضی آقای یادگاری ۱۷ مهر

امروز آقای یادگاری وارد کلاس شدند و یک حدیث گفتند ویک دوره درباره ی جمع اعداد صحیح کردند شروع کردند یکی یکی صدازدن و ما بچه ها هم صفحات شروع کردیم ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ راحل کردن موضوع این صفحات هم درباره ی جمع تفریق کردن اعداد صحیح۲

و وقتی این صفحات را حل کریم به همه ی ما گفتن صفحات ۲۲ ۲۳ و۲۴ را در خانه بنویسید وبرای پنجشنبه بیاورید

کار گاه چوب . سید ابوالفضل حسینی . هفتم هدف

بسم الله الرحمن الرحیم

در کارگاه چوب استاد وارد شد دریل ها را روی میز گذاشت و گفتند بست هایMDFرا باید روی چوب با پیچ ببندید به طوری که لبالب چوب چوب قراربگیرد و هر نفر ده تا پانزده بست را به چوب پیچ کند دانشاموزان کلاس به گروه های دو نفره تقسیم شدند وهردو نفر یک دریل را تحویل گرفتند و شروع به کار کردند در آخر استاد گفتند که همه بست ها را از چوب ها باز کنید و مدتی از زمان کلاس را برای سازه خود که همان جعبه ابزار می باشد صحبت کردیم وهمه با همکاری هم ابراز ها را از کارگاه بیرون بردیم و کارگاه را تمیز کردیم وزنگ خانه به صدا درآمد و با استاد خداحافظی کردیم

موفق باشید

خدا نگهدار

زبان انگلیسی ۱۶ مهر،گروه B

سلام دوستان

امروز آقای مهری بعد از چک کردن تکالیف جلسه قبل ،شروع به درس دادن حروف جدید کردند،یعنی حروف n تا z.

آقای مهری هر کدام از حروف را به اشکال مختلفی تشبیه می کردند تا شکل حروف به خوبی توی خاطرمون بمونه،البته گاهی بچه های کلاس هم نظرشونو در این زمینه می گفتن.ایشون به دقت در اندازه ها هنگام نوشتن هم اشاره کردند و اینکه توضیح کوتاهی هم در مورد حروف ساکت در انگلیسی دادند ،حروفی که نوشته میشه و خوانده نمیشه .

از هر کدام از حروف دو خط سرکلاس نوشتیم و ایشون خواستند برای جلسه آینده یعنی شنبه ،صفحه ی این حروف در ورک بوک کامل بشه و با خودمون به کلاس بیاریم.

با تشکر از دوستان خوبم

روز یکشنبه زنگ آخر مهارت چرم

روزیکشنبه زنگ اخرمهارت چرم داشتیم.استادچرم وسایل رابه بچه هاداد. استادبه هرکس نیم مترچرم داد   یک تخته ی مخصوص چرم دوزی   قیچی و….

بعدازاین که استادوسایل رادادبه ما گفتندکه روی چرممان اسم خدمان رابنویسیم.بعدشروع به درست کردن چیزی که دوست داریمش شدیم.مثلابعضی ها جاکارتی درستکردند یابعضی ها سرکلیدی درست کردند.

 

کلاس مهارت کار با چوب

سلام  امیر محمد منجوقی هستم ومیخوام یک روز خودم رو در مدرسه ی همت برای شما توضیح بدم من در کلاس مهارت  کار گاه چوب فعالیت می کنم که خیلی دوست دارم چون نه تنها چیز های جدیدی یاد میگریم بلکه در زندگی هم به درد بخور است اول که وارد کار گاه شدیم استاد ما به ما آموزش زدن پیچ ها روی تخته و

انواع چوب را معرفی کرد واز نمونه های سال گذشته به ما چند تایی ر از کار هارا نشان داد وبه ما یک تمرین داد باید بست هارا دقیق با استفاده از پیچ به روی تخته هایی که در اختیار ما قرار داده بود می زدیم که هر دونفر یک گروه بودند وباید هر نفر از آن ها ۱۵ عدد بست را روی تخته میزد که من ودوستم همت یار چند باری تلاش کردیم ابتدا اشتباه بست هارا زدیم اما بعد استاد به ما گفتند که اصلاح کنیم وشکل درست را نشان دادند ما هم پیچ هارا باز کردیم ودوباره به صورت درست بستیم من وهم گروهی هایم قرار بود برای کلاس مسئولیت چوب لباسی درست کنیم که من به عنوان نماینده‌ی آن ها از استاد نظر پرسیدم وایشون هم نظر خود را بیان کردند