یکشنبه زنگ اول 1402/10/3

آقای ناصری دیروز در کانال عربی راحت گفتند که برای زنگ پیام ها گفت و گویی داریم برای همین صندلی و میز ها را جمع کنید و همگی روی زمین بنشینید ما هم همین کار را کردیم  در وقت کلاس  آقای ناصری امدند و بحث را شروع کردند

استاد گفتند اگر یک نفر مریض باشد و نیاز داشته باشد عمل بکند پولی به دکتر میدهد تا او را عمل بکند اما اگر یک نفر نادان باشد می گوید مگر تو دیوانه شدی که پول میدهی تا دکتر چاقو را در شکمت فرو کند و تو را بکشد یا یک ورزش کار پول می دهد تا بدنش ورزیده شود در این راه خستگی زیادی دارد برای همین انسان جاهل میگوید مگر دیوانه شدی که پولت را خرج می کنی تا خسته شوی

اما همیشه در دنیا چیز هایی است که حاضری برایش تلاش بکنی                                                                                           در همان موقع یکی از بچه ها گفت سختی در اسلام چیه؟ اقای ناصری در جواب گفتند: نماز- روضه- خمس و زکاه

وببعد هم حرف هایی در مورد نجابت زدند و کلاس را تمام کردند

شنبه زنگ سوم زندگی ۴ دی

گروه ۱
به نام خدا در این جلسه زندگی آقای اخوان راجب به مسابقه دو جلسه قبلی صحبت کردند
جدولی برای جلو گیری از هدر رفتن وقت کشیدند به نام ماتریس آیزنها که یک جدول چهار قسمتی بود
در دو سر بالای آن به نام مهم فوری و مهم غیرفوری
 در دو سر پایین آن به نام کم اهمیت فوری و کم اهمیت غیرفوری 
در وسط آن نوشته ایم کار های کوچک.
 سپس شروع به صحبت در باره جدول کردیم ما میتوانیم با این جدول تشخیص دهیم که برای خود چه برنامه ای درست کنیم.
هر کدام مثالی برای هر قسمت جدول زدیم که چه کاری به چه صورتی در جدول قرار میگیرد.

همچنین گفتند آدم های موفق اکثر کار هایشان در قسمت غیر فوری مهم است

و  تکلیفی دادند که باید تا آخر این هفته هر کاری را که انجام میدهیم بر اساس فعالیت آن را در جدول قرار دهیم .

در آخر آقای دوستی آمدند و گفتند دو موضوع دارند :

۱_شرکت در مناظره جشنواره خوارزمی و اطلاع دادن به ایشان

۲_نظرات خود را برای روز مادر که جشنی برپا کنیم در شخصی ایشان در بله بگوییم

 

 

 

شنبه 2 دی زنگ زبان(گروهB)

در ابتدا ی کلاس اقای مهری وارد کلاس شدند و نکاتی درباره ی امتحانات پیش رو به ما گوشزد کردند

بعد از آن اقای مهری صفحه ی 23 را مرور کرد،و باز با مثالات جالب و خنده دار درس را به ما بهتر یاد دادند

بعد به ما گفتند ما شنبه کوییزی از درس های3،2،و4 خواهیم داشت و یکشنبه هفته ی اینده هم امتحان شفاهی خواهد بود و تکلیف هم این بود که باید برای هفته ی اینده ورک بوک درس 4 کامل شود. بعد هم صدای زنگ به صدا در امد و کلاس پایان یافت.

(پایان)

انگلیسی گروه2A دی 1402

اول از همه شب یلداتون با کمی تاخیر مبارک.

امروز آقای خیام نکویی درس 5 را درس دادند که درباره نسبت های فامیلی است.

ایشان امروز ضمیر فاعلی،حال ساده،مفعولی و استمراری را توضیح دادند.

ایشان به ما گفتند که این ضمایر را صرف کنیم.

بعد درباره فصول و اینکه در چه فصلی باید چه لباسی بپوشیم توضیح دادند.

در آخر کلاس دوباره مثل همیشه آقای ثانی بازی داشت.

اما این دفعه با آقای فرزاد صادقی این کار را کردند.

پس از بازی آقای ثانی استاد فرصت کرد کمی از درس 6 را هم درس بدهند.

بعد گفتند برای هفته بعد کوییز شفاهی داریم و زنگ خورد

 

 

یلدا مبارک

هندسه ٢ دی ماه ،گروه ۱

سلام

امروز ما به جای فیزیک هندسه داشتیم ،آقای قزوینی ابتدا تدریس فصل شش را شروع کردند این فصل در مورد سطح و حجم است.

آقای قزوینی در مورد مفهوم قاعده ،راس و یال توضیح دادند و  از ما خواستند صفحه ۷۰ کتاب را حل کنیم .

بعد از آن گفتند کسانی که در امتحان هندسه آبان ماه نمره ی خوبی کسب نکرده اند می توانند در آزمون پیش رو یعنی آزمون روز چهارشنبه جبران کنند .

محدوده این امتحان فصل چهار است و اینکه در مورد تکلیف گفتند تا پایان صفحه ۵۴ کناب و کتاب کار از صفحه ۹۳ تا ۱۰۰ انجام شود.

عربی ،کلاس مجازی

سلام 

امروز هم کلاس مجازی بود،آقای ناصری ابتدا در مورد امتحان جلسه قبل صحبت کردند همین طور گفتند سوالات آزمون آبان را هر سوالی را که پاسخ تون غلط بوده در دفتر بنویسید به همراه پاسخ صحیح و در آخر هم بنویسید در بخش لغت ها بیشتر اشکال دارید یا در بخش قواعد یا همون قلب درس.

بعد از آن نظرسنجی کردند بین گزینه های مرور عربی،مرور پیام ها و یا درس جدید پیام ها.

و با نظر اکثریت درس جدید پیام ها انتخاب شد.

بنابراین آقای ناصری قسمتی از درس جدید یعنی صفحات ۹۹و ۱۰۱ را توضیح دادند و گفتند توضیحات بیشتر و ادامه درس در جلسه حضوری .

نگارش 1402/9/30



استاد وارد کلاس شدند و گفتند روزی صاعد داشت راه می رفت که خاری را بالای پشت بام دید و گفت

من از بی قدری خار سر دیوار دانستم که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشین

یعنی اگر کسی بالا باشد نشان دهنده این نیست  که فرد خوبی است 

استاد گفت بیایید و موضوع هفته پیش را بخوانید

بچه ها آرمانشهر های خوبی را گفتند

امروز نوبت گروه ۴بود که همیار  معلم بشوند

استاد گفتند اگر یک درصد خیال های شما عملی شود روزگار بهتری را دارید

استاد در نهایت گفتند برای جلسه آینده یک خاطره از شب یلدا بنویسید و اگر خاطره‌ای از مادر یا پدر دارید را بنویسید 

ببخشید دیر شد

خدا نگهدار 

زنگ انگلیسی(گروهa)شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲

استاد که وارد کلاس شدند گفتند : کتاب های دانش آموزی را باز کنید تا آن را بخوانیم.

ما هم باز کردیم و ایشان تا آخر درس ۵ را درس دادند که درس هم چیز خاصی نداشت و فقط در مورد یک سری معنی کلمات و بقیه هم مکالمه بود مثلا دستکش : gloves

ما بچه سعی میکردیم تا کاری کنیم که استاد اجازه دهد من (مهران ثانی) و آقای امیر علی شیران بازی خودمان را انجام دهیم. بچه ها کل کلاس را آرام نشستند ولی ثانیه آخری سر و صدا کردند و استاد گقتند : من میخواستم بخاطر اینکه ساکت بودید بازی انجام دهیم ولی با این سر و صدایی که الان کردید خیر!

در هر صورت ما توانستیم بازیمان را انجام دهیم. بازی ما اینطور بود که ما یک شخص را داوطلبی میاوردیم پای تابلو و پشتش را رو به تابلو میکردیم و روی تابلو کلمه ای می نوشتیم و بعد هم گروهی هایش باید با پانتومیم کاری میکردند تا او بتواند کلمه را بگوید.

استاد هم مثل بشتر وقت ها تکلیف ندادند‌.

تاریخ مسئولییت 29 آذر

امروز خوشبختانه آلدوگی هوا کم شده بود و همه به مدرسه آمدند .آقای مدنی وارد کلاس شد و گفتند که کتاب هارا بیاورید و ایشان لوح کوروش را توضیح دادند و گفتند چرا باز هم بعضی از بچه ها فیلم های شاهنامه را ندیدند بعد از آن ایشان در مورد اینکه ما چقدر از دنیا را در زمان هخامنشیان گرفته بودیم و اندوران چگونه بود گفتند و. بعد از آن یک فیلم برایمان گذاشتند که در مورد کوروش توضیح می داد و گفتند که مذهبی ها می گویند که فقط تاریخ بعد از اسلام و غیر مذهبی ها هم می گویند فقط تاریخ قبل از اسلام و به ما گفتند:( ما باید تاریخ کل دوران را مطالعه کنیم و هر بسیار مهم و ارزشمند است) ایشان در مورد جنگ کوروش با بابل توضیح دادند که بدون هیچ خونریزی و کشتار تمام شد و کوروش پیروز شد. بعد از آن در مورد داریوش توضیح دادند که خیلی برای ما پیشرفت داشت و  او بوده که راه سازی را انجام داده است و زنتگ خورد و بچه رفتند خدانگهدار.” alt=”” /><img src=”http://http://www.uplooder.net” alt=”” />

زنگ اول کلاس حرفه و فن 1402/9/29

امروز استاد وارد کلاس شدن و توضیحات را برای رفتن به کار گاه و ساخت نمک پاش دادند و گفتند که اگر سر و صدا کنید دیگه به کار گاه نمیریم اول هر گروه برای خود یک گیره کار را برداشت و در کنار ان هم یک تنه چوب بر داشتیم و هر گروه از امن تنه چوب یک تکه 7 سانتی بریدیم و با دریل ستونی ان را سوراخ کردیم و بعد با سنباده ان رو صاف کردیم اول با یک نوع سنباده و بعد با یک نوع سنباده دیگر ان را سنباده میزدیم تا صاف و صیقل بشود و بعد با دیل های معمولی سر ان را چند سوراخ زدیم تا نمک از ان جا خارج شود و بعد تمام نمک دان ها را به نماینده کلاس یعنی اقای کریمی دادیم تا جلسه بعد نگه دارد و بعدش هم زنگ خورد.