دوشنبه زنگ کار فناوری
استاد گفت کسانی که درس 3و4 تایپو را فرستادند بیایند کلماتی مثل تن ببین نبینی که با ب ت ی ن درست می شوند را بنویسند و بعد از آن ما رفتیم سر مبحثی جدید که چیزی نبود جز کتاب زندگی ایشان گفتند در دو طرف دفتر خود جدولی بکشید که طریقه آنرا در گروه بله گذاشتند و گفتند من شاید هر روز دفتر زندگی را نگاه کنم و باید همیشه دنبال تان باشد هر کس دنبالش باشد مثبت میگیرد و بعد از آن چند خط از کتاب را مرور کردند و زنگ خورد
زنگ فناوری 17\7\1402
آقای اخوان وارد کلاس شدند با بچه ها سلام و احوال پرسی کردند و حضور غیاب کردند.
و به ما مستند سازی و چند نکته از آن را یاد آوری کردند.
بعد از آن استاد درباره امتیازات مان حرف زدند و گفتند: «کسانی که امتیازات کمتری دارند هنوز هم دیر نیست می توانند خودشان را برسانند اما کمی سخت است ولی شدنی است.» و اضافه کردند: «برای اینکه کاری را انجام ندیم بهانه همیشه هست اما در کنار آن راه هم همیشه هست.»
بعد از آن چند صفحه از کتاب را حل کردیم و فهمیدیم که لباس زد گلوله را از روی تار عنکبوت ساختند و بعد از آن استاد مشق ها را گفتند و چند کلمه درباره خلقت حرف زدند و گفتند: «ما همه چیز را اختراع میکنیم ولی خدا خلق میکند.»
پس از آن کمی در باره درس حرف زدیم و زنگ خورد و رفتیم برای زنگ تفریح.
پایان.