زنگ کار و فناوری 1/8/1402

آقای اخوان وارد کلاس شدند و رفتند سراغ مبحث انفجار یک وسیله هر یک از بچه ها برای تشریح یک چیز آورده بود اما اکثریت لامپ آورده بودند من کنترل آورده بودم بعضی ها هدفون و وسیله بازی آورده بودند بعضی ها ماشین حساب و بعضی آرمیچر حق شناس لامپ را توضیح داد و گفت هر قسمت به چه دردی میخورد سیرانی دستگاه بازی آورده بود و آن را توضیح داد در ادامه ما فهمیدیم که سر کنترل یک نور دارد که با چشم قابل دیدن نیست ایشان دوربین کوشی را روبرو کنترل قرار دادند و ما دیدیم از سر کنترل اشعه بنفشی می تابید.

دوشنبه زنگ کار فناوری

استاد گفت کسانی که درس 3و4 تایپو را فرستادند بیایند کلماتی  مثل تن ببین نبینی که با ب ت ی ن درست می شوند را بنویسند و بعد از آن ما رفتیم سر مبحثی جدید که چیزی نبود جز کتاب زندگی ایشان گفتند در دو طرف دفتر خود جدولی بکشید که طریقه آنرا در گروه بله گذاشتند و گفتند من شاید هر روز دفتر زندگی را نگاه کنم و باید همیشه دنبال تان باشد هر کس دنبالش باشد مثبت میگیرد و بعد از آن چند خط از کتاب را مرور کردند و زنگ خورد

زنگ فناوری 17\7\1402

آقای اخوان وارد کلاس شدند با بچه ها سلام و احوال پرسی کردند و حضور غیاب کردند.

و به ما مستند سازی و چند نکته از آن را یاد آوری کردند.

بعد از آن استاد درباره امتیازات مان حرف زدند و گفتند: «کسانی که امتیازات کمتری دارند هنوز هم دیر نیست می توانند خودشان را برسانند اما کمی سخت است ولی شدنی است.» و اضافه کردند: «برای اینکه کاری را انجام ندیم بهانه همیشه هست اما در کنار آن راه هم همیشه هست.»

بعد از آن چند صفحه از کتاب را حل کردیم و فهمیدیم که لباس زد گلوله را از روی تار عنکبوت ساختند و بعد از آن استاد مشق ها را گفتند و چند کلمه درباره  خلقت حرف زدند و گفتند: «ما همه چیز را اختراع میکنیم  ولی خدا خلق میکند.»

پس از آن کمی در باره درس حرف زدیم و زنگ خورد و رفتیم برای زنگ تفریح.

 

پایان.