زبان انگلیسی(گروهa) 4 آذر 1402

ابتدا استاد تکالیف را چک کردند و یک بار هم از روی آنها خواندند تمرین کردند.
بعد از آن وقتی که به صفحه ی 11 کتاب درسی رسیدیم در مورد MR،Mrs،MISS توضیح دادند و گفتند Mr میشه آقا Mrs میشه خانم متاهل، Miss هم میشه خانم مجرد.
استاد دیدند کلاس پر سر و صدا شده بعد گفتند که اگر بچه های خوبی باشید آخر کلاس بازی می کنیم و بچه ها ساکت شدند. اما کمی بعد دوباره سر و صدا کردند استاد هم گفتند اگر تا صفحه 19 پیش رفتیم بازی می کنید بچه ها ساکت شدند و میخواستند سریع درس را پیش ببریم تا بازی کنیم.
داخل درس 3 در مورد تولد و تاریخ تولد خواندیم و از آن هم گذشتیم تا وقتی که به صفحه ی 19 رسیدیم و قرار بود من بازی کنم اما چون تا حالا من بازی کرده بودم قرار شد داوطلب دیگری به نام سعادتمندفرد بازی تایگر، ربیت (tiger، rabbit) را انجام دهند و بعد که به زنگ نزدیک شدیم استاد گفتند ماه های سال به انگلیسی را تمرین کنید برای جلسه بعد.

 

                                            به خلاص آمد این جلسه                                                                                                                          مدرسه همچنان باقیست

 

 

زنگ انگلیسی (گروهa) ۲۷ آبان ۱۴۰۲

ابتدا استاد وارد شدند و از من (مهران ثانی) خواستند تا ادامه بازی که در هفته قبل معرفی کردم و انجام دادم را انجام دهم من هم پای تابلو رفتم ، گروه بندی ها را مشخص کردم و بازی را شروع کردم. وقتی بازی تمام شد استاد خیام نکویی سریع رفتند سراغ درس ولی باز هم برای فکر کنم سومین بار میخواستند lesson 2 را بخوانیم و تمرین کنیم و ما هم این کار را کردیم. استاد همراه با درس از بچه ها پرسش و پاسخ هم انجام می دادند تا بفهمند که بچه ها بلد هستند درس را یا نه. 

بعد از آن که استاد این درس را با ما کار کردند کمی رفتند سراغ چیز های فرا تر از درس. ایشان در مورد …,we talk to us, he talk to them

ایشان بعد از آن به ما چند کلمه فارسی گفتند تا ما آنرا به انگلیسی بنویسیم.

در آخر هم تکلیف به ما صفحات ۳۲ و ۳۳ کتاب کار را دادند و جلسه را تمام کردند.

زنگ ورزش روز 25 آبان 1402

در آن روز ما متاسفانه به خاطر آلودگی هوا به ورزش نرفتیم و در مدرسه ماندیم و قرار شد امتحان فارسی بدیم. خود منم میخواستم مستند سازی نکنم چون زنگ ورزشی نداشتیم و ورزش هم از اون زنگ هایی نیست که بشه آنلاین برگزارش کرد ولی مثل اینکه باید این کار را انجام دهم و انشالله خدا برسه به دادم.
در آن روز به خاطر اینکه نرفتیم ورزش اول که وارد مدرسه شدیم و منتظر صبحگاه بودیم دیدیم که چند تا از بچه ها لباس ورزش پوشیدند و اومدند و از آنها پرسیدیم که چرا پوشیدند این لباس ها را، جواب دادند:هنوز به اینکه برویم ورزش امید داریم. اما ورزش نرفتیم. بعد صبحگاه را برگزار کردیم و 15 آیه دوم  سوره ملک را خواندیم و بعد فهمیدیم که فقط هفتم ها و نهم ها امتحان دارند و هشتم ها ندارند. خلاصه بچه های هفتم و نهم امتحان هاشون رو شروع کردند و بعد هم تموم کردند و بعد برای کلاس های دیگر آماده شدیم.

زنگ ورزش 18 آبان 1402

آن روز داخل اوتوبوس خیلی آرام و بی سر و صدا به سمت ورزشگاه حرکت کردیم.
در کلاس مسئولیت پس از کمی دویدن و بعد هم نرمش های آقای اله یاری تیم کشی شروع شد. سپس در بازی ها تیم رضایی با 12 امتیاز اول شد. در این مسابقات خود رضایی موفق به زدن 3 گل شد ولی آقای اله یاری هم با زدن 3 گل اجازه ندادند که آقای رضایی تنها آقای گل آن روز باشند. به نظر من نامزد های بهترین بازیکن ها را هم میتوانیم از بین آقایون اله یاری با نجات دادن تیم خود از باخت های زیاد، آقای رضایی با گلزنی ها و آقای سیرانی که مثل همیشه بازی سازی فوق العاده ای داشتند، هستند.
اما بعد از تمام شدن ورزش بچه ها در اوتوبوس ترس داشتند و قرآن ها را در دست گرفته و می خواندند و تمرین می کردند به خاطر این که آن روز ما امتحان قرآن داشتیم و بچه ها نمره بالایی می خواستند پس چاره ای جز خواندن نداشتند.

زنگ اول پنجشنبه 11آبان 1402

بچه ها آرام و بدون سر و صدا در اتوبوس سر کردند تا به ورزشگاه رسیدیم و پس از گرم کردن تیم کشی کردیم و بعد بازی ها را آغاز کردیم.
در این بازی ها اله یاری با 5 گل آقای گل شد و تیم سیرانی هم با 13 امتیاز تیم اول شد.
از رویداد های مهم هم یک صحنه ای بود که آقای منجوقی توپ را با سرعت 500 کیلومتر به ساعت به آسمان کوبیدند و توپ در میله های سقف گیر کرد اما بعد از آن آقای ملکی و بچه ها با یک میله توپ را از سقف بیرون کشیدند.
این هفته چون دیدگاه هم به قابلیت ها اضافه شده نامزد بهترین بازیکن میذارم و حق انتخاب را به شما میدم.
آقای اله یاری با پنچ گل زده، آقای سیرانی با بازی سازی زیباشون، آقای اعظمی با دروازبانی خوب، خودم با بازیسازی خوبی که انجام دادم.
در راه برگشت هم هیچ کاری نکردیم فقط بچه ها چند بد و بیرا به حساب گفتند و رسیدیم.

زنگ اول روز پنجشنبه 1402/8/4

بچه ها در مینی بوس خیلی آرام سر کردند و من فکر میکنم دلیل آرام بودن آنها نبود آقای محسنی در کلاس مسئولیت است. وقتی وارد سالن هم شدیم بچه ها خیلی خوب دویدند و گرم کردند که دلیلش را نمی دانم. بعد از اینکه آقای ملکی توپ ها را باد کردند شروع به تیم کشی و بازی کردیم. تیم آقای شیران تیم موفق در آن روز بودند که موفق شدند 14 امتیلز کسب کنند. آقای نیاسری با 3 گل آقای گل آن روز شدند. بهترین بازیکن از نظر من یا آقای نیلسری با نمایش زیبا و گلزنی های خود بودند یا آقای محمد جواد کریمی با دفاع و 2 گلی که به ثمر رساندند یا خودم که با کمک آقای نیاسری توانستم پاس گل های خوب و دفاع و بازیسازی خوبی را به نمایش بگذارم. در آخر که به سمت مدرسه حرکت می کردیم بچه سر و صدا کردند و از آقای فیروزنیا بستنی می خواستند.

زنگ اول پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲

امروز وقتی تو اتوبوس که داشتیم می‌ رفتیم بچه ها اون قدری که توی اردو یا توی ورزش های اصلی شعر می‌ خواندند، شعر نخواندند و سر و صدا نکردند.

بعد که رسیدیم پس از ورود به سالن شروع کردیم به گرم کردن که باز هم بعضی ها فکر می کردن اومدن دوی ۴۰۰ متر تو المپیک ولی بعضی ها هم درست و آروم می دویدند درست گرم می کردند. پس از نرمش های آقای اله یاری و تیم کشی بازی بازی ها شروع شد.

اون روز آقای سیرانی با ۴ بهترین گلزن شد ولی تیم آقای منجوقی ۱۴ امتیاز اول شد. به نظر من بهترین بازیکنان یا آقای زرگریان با دروازبانی عالی بودند، آقای سیرانی با آقای گل بودن و یا آقای حق شناس با دفاع خوبشان.

باز هم در راه برگشت بچه ها زیاد سر و صدا نکردند و جلوی آقای راننده آبرو داری کردند تا رسیدیم مدرسه.

زنگ ورزش 20 مهر 1402

ابتدا وارد اتوبوس شدیم و وقتی که اتوبوس شروع به حرکت کرد بچه ها هم شروع به خواندن شعر (کهکشان اول) شدند. سپس اتوبوس ما را به مقصد رساند و بعد همگی از آن پیاده شدیم و وارد سالن های کلاس خود شدیم. ما وارد سالن مسوولیتی ها شدیم و بعد از حضور و غیاب شروع کردیم به گرم کردن. طبق روال بعضی از بچه ها با هم مسابقه دو می گذاشتند و بعضی ها هم درست می دویدند. پس از حرکات کششی آقای کیوانی، آقایون رضایی، کیوانی، منجوقی و اله یاری تیم کشی کردند. بازی ها که شروع شد ما آقای دوستی رو دیدیم که اومده بودند تا با ما فوتبال بازی کنند.

خلاصه اون روز اله یاری با زدن 3گل بهترین گلزن شد و تیمش هم از 18 امتیاز ممکن 14 امتیاز کسب کرد و درحالی که در کل بازی ها هیچ گلی نخورد بهترین تیم هفته شد.(آقای دوستی هم یک گل مشتی زدند.)

در راه برگشت هم بچه ها با شعر خواندن از آقای مجیدی بستنی میخواستند ولی موفق به گرفتن بستنی نشدند.