زنگ سوم یکشنبه 19فروردین 1403
از دیروز به ما گفته بودند که کتاب کار بیاوریم و بعضی از دوستان آورده بودند و بعضی ها هم نیاورده بودند.
استاد آمدند و گفتند کتاب های کارتان را در بیاورید و درس 1 را بیاورید. میکائیل محسنی گفت: آقا این درسو که 5، 6 بار خوندیم. بعد استاد چند نفر را صدا زد از جمله خود میکائیل را ولی نتوانستند جواب بدن. استاد هم به میکائیل جواب داد: دیدی اگه ما چندین بار هم این درس را بخوانیم بازم خیلی ها بلد نیست. بعد استاد تازه کلاس را درست کردند و کتاب بعضی افراد که هم خودشان و هم بغل دستی هایشان کتاب کار آورده بودند را به افرادی که کلا هم خودشان و هم بغل دستی هایشان کتاب نداشتند داد تا آنها هم درس را یاد بگیرند. در طول کلاس هم بچه ها به اینکه ما در کلاس مافیا بازی کنیم یا کلا بازی کنیم و درس نخوانیم پافشاری کردند ولی فایده ای نداشت و استاد درس دادند.