نگارش زنگ سوم 1402/08/04

اقای محمدی وارد کلاس شدند وباشعری از فردوسی شروع کردند که معنای آن است بود (اگر پند دانندگان را نشنوی چنان دان که نادان ترین کس تویی

و به ما گفتند به شعر هایی که معنی آن را از بیت اول نمی فهمیم وباید بیت دوم را بخوانیم شعر های موقوف المعانی می گویند 

بعد از بچه خواستند که انشاء های خود را بخوانند و گروه ۳ را همیار معلم کردند

بعد از خواندن بچه ها به  ما گفتند که صدای خد را ضبط کنید وانشاء را بخوانید تا خواندن تان خوب شود

داستانی را گفتند که مردی به سختی پلی را ساخت که روزی از همان جا افتاد بعد دختر آن ادامه پل را داد و دختر هم مرد بعد نوه آن مرد آمد چکار مادر خود را به پایان رساند .. بعد به ما گفتند باید هم کاری کرد و به ما برگه ای را داد که در خانه آن را کامل کنیم 

زنگ کار و فناوری 1/8/1402

آقای اخوان وارد کلاس شدند و رفتند سراغ مبحث انفجار یک وسیله هر یک از بچه ها برای تشریح یک چیز آورده بود اما اکثریت لامپ آورده بودند من کنترل آورده بودم بعضی ها هدفون و وسیله بازی آورده بودند بعضی ها ماشین حساب و بعضی آرمیچر حق شناس لامپ را توضیح داد و گفت هر قسمت به چه دردی میخورد سیرانی دستگاه بازی آورده بود و آن را توضیح داد در ادامه ما فهمیدیم که سر کنترل یک نور دارد که با چشم قابل دیدن نیست ایشان دوربین کوشی را روبرو کنترل قرار دادند و ما دیدیم از سر کنترل اشعه بنفشی می تابید.

زنگ اول دوشنبه ،1 آبان

به نام خدا 
اقای فیروزنیا آخر صفحه 21 و صفحه 22 را توضیح داند. بعد از خواندن این صفحات برگ های امتحان از فصل سوم پخش شد. بیست دقیقه زمان امتحان بود.سولات گزینه ای بودند. بین زمان امتحان اقای فیروزنیا نکته و تقلب هایی می رساندند.
نمودار ها و سوالاتی که در کلاس گفته بودند، بعضی از آنها آمده بود.بعد از اتمامام امتحان چند گروهی که آزمایش تقبل کرده بودن آمدند و آزمایش را انجام دادند. گروه یک آزمایش صفحه ی شانزده فعالیت را انجام دادند.
گروه پنج قرار بود فکر کنید صفحه بیست و چهار انجام دهد، اما چون آزمایش نیه کاره بود آزمایش این گروه به هفته بعد انتقال یافت.
بعد از تمام شدن آزمایش ها اقای فیروزنیا درمورد گیاهان خوراکی قرار بود در گلدان های گروهی بکاریم کمک کردند. درمورد طبقه بندی خاک وتوصیه درمورد نوع خاک ها کردند.
لایه زیرین خاک خاک ساده اما توصیه کردند بهجای خاک معمولی خاک چشمه بریزید. لایه وسطی را ترکیب کود و خاک معمولی یا چشمه بود. لایه بالایی ماسه وخاکستر باید بریزیم.
اقای فیروزنیا تکلیف نگفتند و زنگ کلاس به صدا در آمد.
باتشکر

روز دوشنبه زنگ سوم و آخر

سلام دوستان، من امیر محمد سعادتمند هستم و خوش آمدید به این مقاله از من.دوستان متاسفانه هفته پیش من مستندی نگذاشتم چون هفته پیش روز دوشنبه امتحان ریاضی بود و اگر از آن میخواستم مستندی بنویسم به 150 یا 200 کلمه نمیرسید.اما امروز  مقاله بسیار زیبا داریم.دوستان این هفته از هفته هایی بود که دو زنگ مثل دو هفته پیش با آقای یادگاری درس داشتیم.امروز آقای یادگاری خداراشکر سرحال به کلاس آمدند و درس شیرین ریاضی را تدریس کردند.متاسفانه مثل موضوع هفته پیش هنوز آن کاری را که میگفتم بچه ها انجام میدهند را بچه ها انجام میدادند که چیزی نبود جز “تک چرخ با صندلی” دلم نمیخواست این کلمه را در مستند امروزم بیاورم اما… خلاصه نمیخواهم این موضوع را هر بار بگویم و طولانی اش کنم.بگذریم. ما باید امروز کتاب کاری را که مدرسه به ما داده بود را حل میکردیم و همه انجام داده بودند جز چند نفر… آنها را کامل حل کردیم و استاد یادگاری برای سوال هایی که آسان بود از بچه ها میپرسیدند:نیازی هست آن ها را دوباره انجام دهیم؟که اگر بلد هستند دیگر آن ها را انجام ندهیم که وقت کلاس گرفته بشود.دوستان من همینجا به حرفم پایان میدهم و امیدوارم در هفته آینده بیشتر بتوانم در مورد کلاس حرف بزنم.خدانگهدار

زبان انگلیسی،۳۰ مهر

سلام دوستان

امروز ابتدا مکالمه ی صفحه ۶ ،را که قرار بود آماده باشیم ، چند نفر از دوستان روخوانی کردند.بعد از آن آقای مهری تمرین صفحه ی ۷ که مربوط به خوشامدگویی و جملاتی مانند صبح و بعدازظهر بخیر … بود را توضیح دادند و روخوانی کردند .در صفحه ی ۸ نیز با اسپل کردن آشنا شدیم و لغات جدید و نکات  این صفحه هم توضیح داده شد، مانند تفاوت کلمه های Mrs و miss و سپس  روخوانی شد.

موفق باشید

زنگ دوم هنر 29 مهر

با سلام امروز آقای خاصی با موضوع راحت کشیدن با مداد صحبت کردند و بر روی تابلو و دیتا شو نقش هایی از هنرمندان مختلف را آوردند و گفتند بدون اینکه دست خود را از روی مداد و دفتر بردارید سعی کنید نقش ها را (برای مثال سه سرباز که برو روی یک صخره بودند یا یک صحنه از جنگ که سربازان در حال جنگ بودند و ایشان تأکید کردند که جزئیات رو که بکشید نقاشی زیبا تر میشه )را بکشید و باید سعی میکردیم که بدون این که مچمان حرکت کند یعنی خم یا حالت دیگر نشود نقاشی را بکشیم ایشان گفتند باید مداد را خیلی راحت گرفت و با جزئیات زیاد نقاشی را بکشیم و گفتند مداد را فشار ندهید یا آن را سخت نگیرید که بتوانید به این صورت هر چیزی که میخواهید بکشید را راحت بکشید درباره ی تکالیف هم گفتند داخل همکلاسی برای شما یک سری از نمونه نقش ها را در همکلاسی قرار میدهم در اواخر کلاس هم تکالیف گذشته پرسپکتیو دونقطه ای را بررسی میکردند.

امیر محمد منجوقی مهارت کار گاه چوب

 

  • زنگ مهارت  کارگاه چوب مابچه ها اول وارد کلاس شدیم  آقای   بیات هم بعد از ماوارد  واردکلاس شدند وکمی در باره ی ابزار های جدیدی که برای مان آورده بودند صحبت کردند یکی از این وسایل دستگاه پولیش کردن بود آقای بیات یک دستگاه پولیش بزرگ ویک کوچک آورده بودند وبرای هر کدام توضیح کامل وطرز استفاده ی آنها را گفتند بعد از صحبت ها ومعرفی هارفتیم به سراغ کار اصلی یعنی  سمباده کشیدن چوب های کوچکی که بهمان داده بودند آقای بیات گفتند اول این چوب هارا با سمباده ی دستی صاف کنید که خیلی کار ساده‌ ای نبود وما خیلی از وقت خودمان رابرای سمباده کشیدن با دست صرف کردیم بعد از کلی تلاش به آقای بیات نشان دادیم و توانستیم برویم وبا استفاده از سمباده اصلی سطح چوب را صاف تر کنیم بعد از آن هم به آقای بیات نشان می‌دادیم  و  وقتی تایید می کردند ما میرفتیم وهمان کار هارا برای پشت چوب هم انجام می دادیم بعد از پشت وروی چوب گفتند که باید برای دور تا دور چوب هم همین کار را انجام دهید ماهم با تلاش بسیار کار را تمام کردیم بعد گفتند کسانی که اولی را ساختند  دومی هم بسازند

مهارت چرم

زنگ مهارت بود. معلم اول به ما دوخت ضبدری یادداد. سپس به ما وسایل راداد . بعد بعضی هاکه کارجلسه ی قبل را که جا کارتی بود را هنوز تمام نکرده بودند همان را ادامه دادند ودرست کردند. انهایی که کار جلسه ی قبل راتمام کردند بعضی ها سرکلیدی درست کردند.

معلم به ماگفتند اول الگورا روی مقوا بکشید و بعد ان را ببرید واین الگو را روی چرم بادقت بکشید وسپس ان راببرید.

بعد از اینکه الگورا بریدید دورش را سورا خ بزنید چون می خوا هیم الگو هارا به هم بدوزیم .

استادگفت بادقت سوراخ بزنید وفاصله ی بین سوراخ هارا حفظ کنید تابرای دوختن ان مشکلی نداشته باشید.

 

ممنون از همراهی شما       موفق باشید.

زنگ اول پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲

امروز وقتی تو اتوبوس که داشتیم می‌ رفتیم بچه ها اون قدری که توی اردو یا توی ورزش های اصلی شعر می‌ خواندند، شعر نخواندند و سر و صدا نکردند.

بعد که رسیدیم پس از ورود به سالن شروع کردیم به گرم کردن که باز هم بعضی ها فکر می کردن اومدن دوی ۴۰۰ متر تو المپیک ولی بعضی ها هم درست و آروم می دویدند درست گرم می کردند. پس از نرمش های آقای اله یاری و تیم کشی بازی بازی ها شروع شد.

اون روز آقای سیرانی با ۴ بهترین گلزن شد ولی تیم آقای منجوقی ۱۴ امتیاز اول شد. به نظر من بهترین بازیکنان یا آقای زرگریان با دروازبانی عالی بودند، آقای سیرانی با آقای گل بودن و یا آقای حق شناس با دفاع خوبشان.

باز هم در راه برگشت بچه ها زیاد سر و صدا نکردند و جلوی آقای راننده آبرو داری کردند تا رسیدیم مدرسه.

زنگ سوم 29/7/02

اقای دوستی در رابطه با کار هایی که هر یک از گروه ها انجام داده اند و شروع به کار کردند و ان را تمام کردند گفتگو کردند . همچنین درباره ی فکر کردن/مشورت و تقسیم کار هر یک از گروه ها نیز صحبت کردند و گفتند چه گونه کار را پیش برده اند و برای هرکدام از کار ها ایده ای دادند. اقای اخوان لیست نمرات گروه ها را نشان دادند و درباره ی مسئولیت پذیری گروه ها حرف زدند. در سایت مستند سازی رفتیم و ایرادات مستند ها را گرفتیم و خواندیم. و یک خبر خوبی به ما دادند و این بود که به هر یک از گروه ها یک لاستیک داده میشود تا برای کاشت یک چیز خوراکی مصرف کنید و ان ظرف تقریبا یک ماه باید ثمر دهد و اضافه کردند از معلمان و دیگران هم میتوانید کمک بگیرید.سپس هر یک از گروه ها به ترتیب همراه با اقای اخوان به حیاط رفتند تا لاستیک خود را انتخاب کنند.