نگارش ۱۴۰۲/۸/۱۱
-
- آقای محمدی وارد کلاس شدند وبا شعری از مولوی شروع کردن که معنا آن ( خروسان مانند موذن را ستگو هستند و حواسشان هست که کی آفتاب طلوع میکند و اگر تشتی. روی سر آنها بگزاریم آنها بازم می فهمد که کی آفتاب طلوع میکند که مولوی صد ها سال قبل به ساعت بیو لوژییک پی برده بود
- نوبت گروه ۴ برای همیار معلمی شد و بچه آمدند تا انشای هفته گذشته را بخوانند
- آقای محمدی به ما ایستگاه فکری را یاد دادند و بعد به صفحه ۲۶و۲۷ را خواندیم
- به ما بخش آغازین وبدنه را به ما یاد دادند و گفتند اگر بخش آغازین ۳خط شد بدنه را ۹ خط بنویسید
- بعد ما از انشاء الله یاری. یاد گرفتیم که مردم حکومت را درست می کنند و پادشاه بدون مردم پادشاه نیست
- تکلیف ما این بود که باید درس ۱-۲-۳را بخوانیم ویرایش هر کدام یک مقدمه ۴ خطی بنویسیم
گروه ۴ بازی تفریحی را طرح کرد که باید یکی از افراد گروه ها بیرون .ویژه را دیگران تقیر دهند و باید فردی که بیرون است آن را بفهمد