حسین سلیمی . 1403/01/13 . مستند زندگی

مستند شامپانزه ها 

  • یک شامپانزه به نام آشکار بود که خیلی شیطون بود او با مادرش در قبیله ی 35 نفری که یک خانواده را تشکیل می دادند زندگی می کردند .
  • او یک پدر بزرگ 50ساله هم داشت . آن قبیله یک فرمانده هم داشت که به کسایی که می خواستند جای آن را بگیرند بها می داد .
  • هر میمون هم در زندگیش یک بار روز استقلال داشت . اسکار روی مادرش می نشست تا به رستوران بروند . آنها به یک منطقه ای رفتند که برای میمون ها منطقه ی نبرد بود .
  • آنها باید آنجا آرام باشند . میمون ها دنبال این بودند که نبرد را برنده بشوند تا درخت فندق بکارند .
  • آنها برای شکستن فندق از چوب و سنگ استفاده می کنند .
  • آنها یک مراسمی دارند که میمون ها دور هم جمع می شوند و سنگ ها را خرد می کنند . برای دسته ی فردی باران بد است چون میمون ها از خیس شدن بدشان می آید .

تکلیف نوروزی درس زندگی

تحلیل مستند شامپانزه ها:

در این مستند دیدیم که یک گروه 35 نفره که متشکل از شامپانزه های نر و ماده و کودک بود در قلب جنگلی در جنوب آفریقا زندگی می کردند.

بعد از مدتی مادر شخصیت اول مستند یعنی اُسکار کوچولو شکار پلنگ شد ولی اسکار که نمی دانست روز ها دنبال او می گشت ولی او را پیدا نکرد  تا اینکه شروع به کاهش وزن کرد…..

درست در اوج ناامیدی اسکار ریس گله اورا پذیرفت و بعد از گله که توسط گله ای دیگر به سر دستگی اِسکار تهدید می شد با زیرکی خود محافظت و آن گروه را نابود کرد.

ما نتیجه میگیرمی که ناامید نشدن و انجام کار های گروهی می توانیم به موفقیت برسیم.

1 حیوانات دارای عقل نیستند بلکه دارای غریزه اند و غریزه یک چیز از پیش تایین شد است که به مرور زمان توانایی یادگیری پیدا می کند.

2 حیوانات دارای عقل نبوده و در کار های خود از غریزه استفاده می کنند که غریزه در این جور مواقع مثل یک  برنامه ی از پیش تایین شده عمل می کند و لی با این تفاوت که قدرت یادگیری و درک دارد و می تواند در چلش ها راه حل بیابد.

3 حیوانات در مقایسه با انسان دارای درجه ی پایین تری هستند اما شامپانزه ها و خانواده ی میمون سانان شباهت زیادی به انسان دارند چه از نظر ظاهری و چه از نظر ژنتیکی برای مثال 97 درصد DNA شاپانزه ها شبیه به انسان است برای همین توانایی تحلیل و درک دارند اما به علت نداشتن عقل خیلی وقت از انجام کار درست باز می مانند ولی در هر صورت انسان دارای رتبه ی بالاتری است.

زندگی انسان بر اساس زندگی شامپانزه ها

با توجه به داستان زندگی شامپانزه ها به نظر من عالم هستی خلق شده برای کمک به زندگی انسان تا بتواند زیباتر و بدور از رنج زندگی کند چون انسان اشرف مخلوقات است

و بر خلاف حیوانات که غریزی زندگی میکنند خداوند برای انسان ها با قرار دادن روح خودش در انها قدرت اختیا ر و انتخاب مسیر های زندگی اش را قرار داده.

خانواده اولین گزینه برای همه موجودات میباشد  که نقش حامی و مراقب برای  همدیگر دارند .

هر کدام در جایگاه خود بدون دخالت در نقش و جایگاه دیگری با عشق و محبت زندگی میکنند.

هر کدام فقط با انجام رفتار های متناسب با نقش خود به یکدیگر مهارت های زندگی را یاد میدهند که با تمرین و تکرار هر کاری در ابعاد مختلف زندگی بتوانند موفق شوند.

به نظر من تیم رقیب خانواده اسکار باور ها و عقاید اسیب زای انسان ها میباشد که با فرار از ان همیشه با ایجاد ترس ها مانع  موفقیت انها میشود

همانطور که در تیم خانواده اسکار دیدیم وقتی همه با همکاری هم با تیم رقیب مبارزه کردند توانستند انها را فراری دهند همانند چالش های زندگی که انها را پشت سر میگذاریم.

با یک تفاوت دیگر که ما قرار نیست در هیچ جای زندگیمان بجنگیم ما با صلح با خود و همنوعانمان اشرف مخلوقات بودنمان را زندگی میکنیم.

سپاس از خالق جهان هستی .

خلاصه فیلم شامپانزه‌ها

به نام خداوند جان و خرد

این فیلم درباره بچه شامپانزه ای به نام اسکار است که در یک جنگل بکر و دست نخورده دیده به جهان میگشاید این کودک وقتی کمی بزرگ میشود قدرت بدست آوردن غذا به تنهایی را نداشته و از شیر مادرش تغذیه می‌کرده و مادرش برای اینکه شیر داشته باشد باید فندق میخورد.              شامپانزه ها از باران بیزارند و هر وقت باران می آمد اسکار به آغوش مادر پناه میبرد ، بعد از بارش باران مادرش می میرد مادر اسکار می میرد و او متوجه نمیشود و خیلی به جستجوی مادر میرود و کم کم از جستجو ناامیدمیشود و دنبال کسی میگردد که برای او مثل مادرش باشد و در این حال با این فکر می افتد که مادرش چگونه غذا پیدا میکرد ، یک دوست پیدا کرد که بعد از چند روز اسکار را به فرزندی قبول کرد و هر کاری مادر جدیدش انجام می داد اسکار هم انجام میداد.

سوالات،: ۱-جایگاه غربضه : عریضه  گرسنگی و پیدا کردن کسی که بتواند به جای مادرش باشد.                                                                  مقایسه کنیدشامپانزه را با انسان ؟نمیتوان گفت تقریبا مثل انسانها هستند   غریزه چیست ؟غریزه به معنای علاقه ها و مهارت های معلوماتی است که موجود زنده بدون آموزش و از ابتدای تولد به صورت بالقوه و یا بالفعل با خود دارد

خلاصه فیلم شامپانزهحسین جان نثاری

یک روز شامپانزه ای به نام اسکار به دنیا امد ان ها یک رهبر داشتند که به ان ها می گفت کجا ها غذا است بعد گروه دشمن ان ها را محاصره می کنند و گروه اسکار فرار می کنند فصل رسیدن فندق ها رسیده پس ان ها می روند که فندق ها را بخرند و بعد از استراحت وقت رسیدن یک میوه ی دیگست و دوباره مرن که ان میوه را هم بخرند و برای غذای بعدی میروند که یک جور میمون های کوچک را شکار بکنند بخرند و بعد از کشیدن نقشه ان ها را شکار می کنند و می خرند  بعد پلنگ ها می ایند و ان ها مجبور می شوند که بالای درخت بخوابند فردا صبح ان ها پیش درخت بادام می روند و بادام های ان ها را می خرند  و در حالی که باران م بارد گروه رقیب به انها حمله می کنند و گروه انها از هم می پاشد  و اسکار  گم می شود  بعضی از دوست های اسکار به دست پلنگ کشته می شود بعد اسکار به یک دسته مورچه میرسد و یاد میگیرد که چطور ان ها را بخورد ولی اسکار عقب می ماند و ان ها را نمی خورد  ان میرود که یک مادر جدید پیدا کند اسکار با پیروی از فردی می تواند غذا بخرد و بعد فردی اسکار را به فرزندی قبول می کند و اسکار هر کاری که فردی می کند را تقلید می کند فردی چون رهبر گروه بود مجبور بود به کار های گله برسد اسکار داشت والدین دوم خود را هم از دست بدهد و بعد از ان گروه رقیب حمله می کند گروه فردی نمی تواند فرار کند پس می جنگدو گروه فردی پیروز میشود  و دیگر گروه رقیب مزاحم ان ها نمی شود

مستند نگاری مستند شامپانزه‌ها

مستند شامپانزه‌ها :
شامپانزه‌ها حیواناتی از نسل میمون هستند که جایگاه غریزه ی بالایی دارند غریزه ی آنها این طور است که برای خود قلمرو تایین می‌کنند به صورت دسته ای و گروهی زندگی می کنند و حتی برای بعضی اوقات با دشمنان خود صلح می کنند و به توافق می‌رسند و برای هر مشکل بین خود و دشمنانشان منطقه ای دارند که به آن مکان میدان جنگ می گویند و اگر گروهی برنده شود باید در وسط منطقه ی دشمن درخت گردو بکارد آن ها عقل بالایی دارند که خیلی از آن استفاده می کنند مثلا می‌دانند که برای خرد کردن گردو و فندق باید از سنگ و چوب استفاده کرد ولی این گونه ی باهوش در مقابله با انسان حرف زیادی برای گفتن ندارد مثلا انسان ها با هم جنگ نمی کنند و برای جایی که زندگی می‌کنند خانه و همه چیز را فراهم می کند اما شامپانزه‌ها نه
سوالات:
عقل دارد یا نه؟ بله دارد
بقیه ی سوالات درون خود متن پاسخ داده شده است
این بود مستند شامپانزه‌ها

 

مستند امپراتوری مورچه ها

ما در اول فیلم ملکه را دیدم که بهکمک بقیه ملکه ها لانه ای حفر کردن و در اول تخم گذاری کردن ان ها را بزگ کردن و در ادامه نشان دادن که چه مشکلاترا دارند و برای بقا چه کار ها یی را انجام داداز بهران های که وجود دادشت از مشکلات درونی و..

مستند شامپازه ( جواب دهی به سوالات زندگی )

به نام خدا

غریزه چیست؟  غریزه چیزی است که براساس عادت همیشگی انجام میشود ودر حیوانات بیشتر وجود دارد و از وقتی که به دنیا می آیند در آنها وجود دارد مثل غذا خوردن،خانه ساختن و…

حیوانات عقل دارند یا خیر؟بله عقل دارند ودر مستند شامپازه با استفاده از عقل خودش شیره ی درخت را بخورد. 

تفاوت بین انسان و حیوان چیست؟ انسان در همه ی کارهایش بیشتر از عقلش استفاده و از غریزه کمتر استفاده میکند اما حیوان در بیشتر کارهایش از غریزه استفاده میکند و در بعضی از مواقع از عقلش استفاده میکند.

                           مستند شامپازه

                             خدانگهدار

 

قرآن هدف ۱۴۰۲/۱۲/۲۲

استاد اول وارد کلاس شدند و حضور غیاب کردند و بعد آفای افشاری قرآن های بچه ها را پخش کردند و بعد استاد از صندلی بلند شدند و آیه ای روی تابلو نوشتند و گفتند که این آیه تکلیف عید اختیاری است که این آیه را در قرآن کامل جزء یک ترجمه و شماره ی آیه را در همکلاسی یا بله بفرستید و بعد گفتند که از روز دوم ماه رمضان از جزء های هر روز را ارسال صوت یا متن آن را بکنید و بعد گفتن که می‌خواهیم تمرین کنیم پس صفحه ی ۹۰ قرآندرسی را باز کنید و ۲ دقیقه فرصت دادند که آن صفحه را کامل کنیم و بع به بچه ها گفتند که جواب تمارن را بخوانید و بعد استاد به آقای صدرا کفعمی گفتند که از صفحه ی ۳۱۳ قرآن کامل آیه ی ۱۴ را بخواند و بعد درباره ی آن بحث کردند و بعد به گروه ها گفتند که تمرین گروهی داریم و از گروه ۱ شروع کردند و به آنها گفتند که صفحه ی ۳۱۱ را بخوانند و یکی یکی اعضا ی گروه را صدامی‌زدند تا بخوانند و بعد به گروه ۲ گفتن که صفحه ۳۱۲ را بخوانند و آقای کریم نژاد شروع کننده بود و بعد استاد به گروه ۳ که صفحه ی ۳۱۳ را بخوانند و همینطور ادامه داشت تا صفحه ی ۳۱۵ و بعد از آن از بچه ها پرسیدند که چه کسی داستان حضرت موسی را بلد است و آقای افشاری برای ما داستان را گفتند و بعد درباره ی آن استاد صحبت کردند