شنبه زنگ آخر 1402/9/4

آ قای دوستی تکالیف را دیدن وبچه ها از موقعیت استفاده کردن وتا دلتان بخواهد حرف زدن .
بعد یک خبر بد دادنکه که گفتند ما باید به درست برسیم ئباید هر جلسه یک یا دو درس را انجام دهیم و ما قش کردیم وما شروع کردیم به درس خواندن واول درس گفتنند که یک پرسش وپاسخ داریم آقا ما شروع کردیم به درس خواندن اول آقای پناهنده کل درس را خواندن وآقای دوستی شروع کردن به خواندن سوال ها و موضوع این درس همدلی همیاری در حوادث بود .
من موضوع چند مورد از سوال ها را می گویم
1_همدلی وهمیاری چیست
مردم کشور ما در حوادثی همدلی وهمیاری داشته اند
آیا هنگام حوادث وفقط به همنوعان خود کمک می کنیم
سازمان اهلال احمر چیست
و…
بعد چند نفر از دوستان آمدن برای پرسش وپاسخ ولی با شرایطی که استاد گفتن سه نفر استادن و همه مثبت گرفتن.
و استاد تکلیف ندادن
خدا حافظ

شنبه زنگ ۴ ۱۴۰۲/۸/۲۷

خب آقای دوستی با صراحت وارد کلاس شدن و تکالیف جلسه پیش را دیدن و کمی طولانی بود وگفت که چرا این تکلیف را حت را به درستی و یا از روهم نشتین.
بعد یک خلاصه از درس گفتن که شامل: توضیح قانون اساسی قانونگذار ویژگی های قانون مراحل تصبیب قانون هر قوهی چه نقشی داره و… است را گفتن.
بعد وارد درس جدید شدیم و دوباره شروع کردیم به درس خداندن البته که با سرعت دو برابر که این کار کمی یا خیلی سخت بود.
ما اول قسمتی های ی از درس را خواندیم وآقایان احمدی ومحنی این هارا خوندن البته کامل نخوندن واستاد شروع کرد سوال گفتن تا آخر کلاس.
تکلیف هم گفتن که باید ۷ مورد قانون برای مدرسه وکلاس بگوید( جداگاه نه 7تا باهم ۱۴تا) وبیاورید تا من ببینم
خدا حافظ

پنجشنبه ورزش

اول بچه ها به صف سوار شدن وهمه سوار شدن این دفعه بچه ها کم تر از دفعه قبلی شعر خواندن.
بعد کلاس از هم جدا شدن ما شروع کردیم به دویدن وکفعمی صدرا کششی کار کرد
بهد آقایان محسنی احمدی زندی و آن نفر را یادم نمی یاد😅😅تیم کشی کردن.
محسنی آقای رفیعای را کشدن
تیم محسنی با سه برد ودو مساوی برنده شد
البته با کمک داوری وکردن تیمه که مشفقی توی آن بود بردنده می شد
به این صورت تیم ما که تیم زندی باشد تنها گل را به آقای رفیعای گل زد وبعد ما از جون دفاع کردیم که هر یک دقیقه یک توپ شلیک می شد و بعد یک پنالتی برای خطا روی محسنی گرفتن که گل نشد. وبعد کفعمی علی یک هند کردن وداور دید ولی نگفت وبعد دو بار توپ را به سمت دروازه زدن و گل نشد ولی آقای رفیعای می خواست شوت بزند داور کفت هند وآقا رفیعای گفت پنالت وگل شد ولی همه اعتراض کردن ولی نه آقای سلیمی قبول نکردن در صورتی که این حرکت فرصت دوباره(وانتاژ) بوده بود بهد بچه ها برون وایسادن تا اتوبوس بیاید و آقای مجید آن هارا بخاطر بدون اجازه بدرون آمدن دعوا کرد.

پنجشبه زنگ اول ورزش 1402/7/19

اول سورا اتوبوس شدیم وهرکسی کنار کسی نشت وآقای رفیعیای کنار من نشست وبچه های برای بدست آوردن وچاپلوسی شعر های جدیدی می سرودن
ولی موفق نشدن وما به مخصد رسیدیم هدفی ها ومسعولیت ها از هم جدا شدن وبرای ما آقای رفیعیای حضور وغیاب کردن و از بعضی ها میانگین bmiرا در خاست کردن
بعد دویدیم وگرم کردین و کشیشی کار کردیم بعد آقایا کفعمی محسنی پناهنده ومعصومینای یارکشی کردن(معصومینا آقای رفیعیای را کشید)
بعد بازی کردیم مهم ترن اتفاف گل بهخودی باسر احمدی (البته نمی توان آن گل بخودی عالی را نادیده گرفت که استاد یه پا دوپا کردن وبازبه کات دار بهترین گل به خودی را زدن)
بازی کردیم تیم آقای محسنی بانیم آقای رفیعیای مساوی شد ولی آقای رفیعیای نتوانستد گل بزنن
وبعد سوار اتوبوس شدیم وبچه ها دوباره شروع کردن به شعر خوانی وچاپ لوسی و بحث کردن در مورد فوتبال وگل های زدن وخورده.