زنگ سوم تاریخ 19/2/1403

در اول کار ما چند سوال درمورد درس کردیم و بعد شروع کردیم به درس استاد گفتند که اول کتاب را تمام می کنیم و بعد میریم سراغ تاریخ انبیا.
ما حرف از زبان خط و دانش زدیم.
در اول استاد گفتند که زبان وخط به اندازی ای مهم و بزرگ است که گفته می شود زبان و خط را پیامبری از جانب خدا به ما رسانده.
و استاد برای این کار که به ما نشاندهند که بدون زبان کار خیلی خیلی سخته یک بازی کردن.
اول از بچه خواستند که بدون زبان فکر کنند.
اما کسی نتوانست.
بعد یک بازی کردیم باید بدون اشاره به کسی یا چیزی کلمه ای بعد جمله ای را بیان کنیم به هر روش.
همه بچه از پانتومین استفاده کردن.
اما افراد کمی توانستد کلمه درست را بگوید.
بعد استاد گفتن اجرای اشیائ کار آسنی است اما اجرای صفات و بعضی از چیز ها سخته
ب ای مثال جانثاری آوردن و بدونه اینکه ما بفمیم گفتند جوانمردی و جانثاری از کشتی استفاده کرد و بیشتر بچه فکر کردن دزدی است.
بعد کتاب را خوانیدم و استاد توضیح دادند🥴
بعد استاد برای اضافه شدن نمره و جبران گفتند که برایچند موضوع که می گویم پاورپوینت درست کنید.
1️⃣ درست کردن پاورپوینت برای الهی ها
2️⃣ شاهنامه
3️⃣فرمانده ها
گفند به یا پاور باشه با یک ویس توضیح
یا صدا باشه
و داستان بگوید که زیبا باشد

آخرین زنگ تاریخ هفتم هدف

مثل همیشه آخرین روز بود نارحتی های و پاچه خاری ها و بی مزگی ها 🤢🤢النته همین کار ها نصف وقت کلاس را گرفت.
بعد استاد رفتند سراغ درس و گفتند که چهچیزی های داخل امتحان می آید.
و بعد رفتیم برای تاریخ انبیا و سیصد سال سوم نوح و گفتند که در آن زمان در سیصد یال اول نوح را انقدر زدند که می خواست لعن کند فرشته ها آمدند و تند در سیصد سال دوم هم همین طور بود ولیباز فرشته ها نگذاشتند.
ولی در سیصد سال دوم فرشتهها به کمک او رفنتد و باهم عذاب را نازل کردند و بعد خدا گفت کهمن یک آزمون سخت از ان های که مانده اند تا با اخلاص ترین افراد بماند و بعد از ازمایش های سخت حدود 30 نفر ماند و در آن جا کشتی ساختن و زنده ماندن
و آخرین زنگ تارخ تمام شد. ☹️😔😔

تاریخ 12/2/1403

به نام خدا
در اول ما به رسم پاچه خواری برای روز معلم من یک فشفشه روشن کردم و شروع کردسم به جشن روز تموم شد ولی استاد نمره ندادند 😔😔😔
بعد استاد به هرکس برگه امتحانی اش را داد بعد گفتن اعتراض بعد از کلاس.
گروه سه آمند و ارئه تاریخ را دادند.
مضوع آن ها حمام شیخ بهای بود ولی متاسفانه آن ها از روی پاورپویت می خواند.
ولی گروه ما یعنی گروه پنج ارئه خود را شروع کرد. ما از روی پاور پویت نخوادیم
ویک ارئه کامل و خوب را دادیم
همان طور که استاد دوست داشتند ما ارائه دادیم با افسانه ها و داستان های جالب درمورد تخت سلیمان.
بعد از ارئه ها استاد آمند و درمورد ورزش ها غربی و شرقی توضیح داند
ورزش های شرقی درمورد دفاع از خود ورزمی و احترام ومرام بوده است.
ولی ورزش های غربی تفریحی بوده و زیاد به کسی احترام نمی گذاشت.
تفاوت ها بین این دو فرهنگ دیده می شود

مستند امپراتوری مورچه ها

ما در اول فیلم ملکه را دیدم که بهکمک بقیه ملکه ها لانه ای حفر کردن و در اول تخم گذاری کردن ان ها را بزگ کردن و در ادامه نشان دادن که چه مشکلاترا دارند و برای بقا چه کار ها یی را انجام داداز بهران های که وجود دادشت از مشکلات درونی و..

چهار شنبه زنگ سوم 2/12/1402

سلام اول کلاس استاد شروع کردن به گفتن مطالب جلسه قبل ( من جلسه قبل عایب بودم ) که در این مورد بود : جاده ابریشم که یکی از معم ترین جاده های تاریخ ایران بود حرف می زدند. می گفتند : که در ان دوره ابریشم با ارزش ترین کالا بوده و آن را با این جاده از چین به اروپا می بردن که قسمتی از این جاده هم از ایرن می گذشته و در آن جا دلیل مستود شدن ان را هم گفتن در قسمت عراق آمریکا پایگاه های را دارد که این جاده را مستود کرده اند و حرف های دیگر که جانمی شود …
در خود درس استاد از بی کفایتی های رضا شاه و شاهان پهلوی گفت : محمد رضا شاه نخجوان را به بقیه داد و در آن جا جاده ای تعصیص بود که مث جاده ابریم معم بود و الان آن ها( دشمنان) برای فتح آن ناحیه تلاش می کند ولی ایران می گوید حمله کنید حمله می کنیم .

امتحان زندگی

به نام خدا
امروز بعد از کلی که ما را ترسوندن امتحان زندگی را شروع کردیم اول به ما گفتن که با دفتر زدگی هاتون بیا ید امتحان بدید و ما شروع کردیم بهامتحان هر کلاس توی 4 تا بودن.
بعد ما امتحان قسمتکتبی را شروعکردیم بهمان گفتن می توانید از دفتر زندگی هایتان استفاده کنید.
بعد تز اتمام زمان چند دقیقه تستراحت کردیم و به ما گفتن گروهی بشنید
و آقای دوستی قمست دوم امتحان را توضیحدادن که به این شرح بود اول به ما نقش ها راتوضیح دادن بعد گفتن هر گروهنقشیبه کسی دهدو بعدگفتن که ما یک سری پولیه شمادادیم و باید با آن ها کار هاییا انجام دهید و بعد سخنگو برگه اول را گرفت گفتند که توی ریگه اوب ما یک سری مکان گفتیم که مجوز ها درون آن ها هستن که با آن ها به برگه بعدی دست پیدا می کنیمهمی گروهها این کا را انجام دادن و ررگه دوم راگرفتن توی آن یکداستان بود و چند تا فعالیت که باید ها را انجام دهید وخرید و فروش کنید در آخر آقای دوستی برگه هاوفعالت ها را از ماخیدن

مهارت چوب 3/10/1402

به نام خدا استاد کمی دیر آمدن.
وقتی که استاد وارد شد اول چوب ها را خالی کردیم راسیاتش خیلی زیاد بود بعد به ما گفتن که هر کس یک چوب بزرگ انتخاب کنید که با دعوا همراه بود نیانسری میگفت چوب من است پناهنده هم میگفت مال من است واستاد گفت تاوقتی کار آن دو تمام نشودما کاری نمیکنیم بلاخره آمده درست شد.
بعد استادگفت که باید یک جعبه بسازید وا با پیچ اای 18سانتی ما شروع کردیم کار کردیم تیم اول که تمامکرد تیم سلیمی بود وبعد من و ثانی
بعد استاد گفت که هر کس چوب خودش را بیاور وثانی چوب من را برد😭😭 ایتاد اندازه زد و وسایل را جمع کردیم وکلاس تمام شد

شنبه زنگ مطالعات 17/9/1402

به نام خدا
آقای دوستی اول کمی صحبت کردن که در مورد این که مه باید تا کجا درس بخوانیم و استاد گفتند که شما بخش بندی تان تا درس 8 است ولی ما تا درس 6 ررا امروز درس می دهیم و بچه ها تعجب کردن استاد گفت اگر وقت بشود از درس 7 و8 را توضیح دهیم ویکی گفت اگر وقت نشود استاد گفت خودتان بخوانید و اگر کسی توانست آن سوال را جواب دهد که نمره آن بهش میدم ولی اگر نتوانست آن موقه باید فکری کنم و یا شاید بارم یا درصد را پخش کنم
بعد شروع کردیم به طرح سوال وخواندن درس

شنبه زنگ آخر 1402/9/4

آ قای دوستی تکالیف را دیدن وبچه ها از موقعیت استفاده کردن وتا دلتان بخواهد حرف زدن .
بعد یک خبر بد دادنکه که گفتند ما باید به درست برسیم ئباید هر جلسه یک یا دو درس را انجام دهیم و ما قش کردیم وما شروع کردیم به درس خواندن واول درس گفتنند که یک پرسش وپاسخ داریم آقا ما شروع کردیم به درس خواندن اول آقای پناهنده کل درس را خواندن وآقای دوستی شروع کردن به خواندن سوال ها و موضوع این درس همدلی همیاری در حوادث بود .
من موضوع چند مورد از سوال ها را می گویم
1_همدلی وهمیاری چیست
مردم کشور ما در حوادثی همدلی وهمیاری داشته اند
آیا هنگام حوادث وفقط به همنوعان خود کمک می کنیم
سازمان اهلال احمر چیست
و…
بعد چند نفر از دوستان آمدن برای پرسش وپاسخ ولی با شرایطی که استاد گفتن سه نفر استادن و همه مثبت گرفتن.
و استاد تکلیف ندادن
خدا حافظ

شنبه زنگ ۴ ۱۴۰۲/۸/۲۷

خب آقای دوستی با صراحت وارد کلاس شدن و تکالیف جلسه پیش را دیدن و کمی طولانی بود وگفت که چرا این تکلیف را حت را به درستی و یا از روهم نشتین.
بعد یک خلاصه از درس گفتن که شامل: توضیح قانون اساسی قانونگذار ویژگی های قانون مراحل تصبیب قانون هر قوهی چه نقشی داره و… است را گفتن.
بعد وارد درس جدید شدیم و دوباره شروع کردیم به درس خداندن البته که با سرعت دو برابر که این کار کمی یا خیلی سخت بود.
ما اول قسمتی های ی از درس را خواندیم وآقایان احمدی ومحنی این هارا خوندن البته کامل نخوندن واستاد شروع کرد سوال گفتن تا آخر کلاس.
تکلیف هم گفتن که باید ۷ مورد قانون برای مدرسه وکلاس بگوید( جداگاه نه 7تا باهم ۱۴تا) وبیاورید تا من ببینم
خدا حافظ