زندگی، یکشنبه ۱۴ آبان

سلام

امروز یکشنبه ۱۴ آبان

آقای فیروزنیا بعد از آمدن به کلاس گفتند که چهارشنبه کلاس جغرافیا برگزار میشود …

سپس به آقای قفقازی گفتند کسانی که باشگاه مغز را آورده‌اند روی یک کاغذ اسمشان را بنویسد و به آقای پورواسعی بدهد. سپس با تمرین هایی با موضوع حافظه بلند مدت کلاس را ادامه دادیم. در آخر، ۵ دقیقه مانده به آخر کلاس، برای شورا به سالن رفتیم و رأی دادیم …

چون از مقامات بالا دستور دادن هر چیزی را ننویسم، بعضی چیزها را ننوشتم 🙂

قرآن:جلسه دوم

  • ورود آقای پورواسعی و شروع به حضور و غیاب کردند و با نام هرکس که می‌خواندند تکلیفش را هم چک می کردند.
  • بعد از اون ما را به صفحه بردند و هر کدوم با توجه بو حروف «ح» و «ع» یک خط و بعدش کلمات مهم هر خط را خواندیم.
  • سپس یه طرحی را ارائه دادند که همراه با تکلیف در کارسنج قرار دادند.

پیام‌ها،هشتم کوشش، 15/8/1402

استاد به محض ورود گفتن امتحان چطور بود اکثراً گفتن آسان

استاد این هم گفتن په باید دفترتان کامل باشد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

᷉᷉᷉᷉᷉᷉̂ᔌᔌᔌᔌᔌᔌ

جلسه ۶ ᔌᔌ

ᔌᔌᔌᔌᔌᔌ

پاسخ ارزیابی  ۱۵نمره+۵نمره

درس چهار                           (درس ۴)

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نکته= برای خواندن امتحان

۱ درس را به صورت روزنامه ایی بخوان

۲ سوال را پیدا کن ⇐ جواب راپیدا کن

❒ تفکر آیه ایی تفکر راجع به نشانه های خلقت و بیهوده نبودن آنها است

 

.                           سوالات درس

____________________         ⸾

⸾                                   ࡆ         ⸾

⸾                                   ࡆ         ⸾ جواب

             کتاب               ࡆ        ↳

⸾                                   ࡆ

⸾                                   ࡆ

____________________

تجربی 1402/2/15

کلاس با نشان دادن اختراع موذن شرع شد.اما باتری هایی که روی اختراع گذاشته بود سوخته بود و آن اختراع کار نکرد.استاد معتمدی درمورد آن اختراع توضیحی جزئی دادند.بعد هم موذن درمورد اجزای داخل دریلی که ساخته بود توضیح داد.بعد آقای معتمدی جواب قریشی را در مورد فوسفور توضیح دادند.فوسفور را در آب نگهداری میکنند و آتش زا است.استاد معتمدی شروع به خواندن شعر مربوط به درس کردند و همه بچه ها از تعجب این که آقای معتمدی این همه شعر حفط هستند تعجب کردند و کلاس کاملا ساکت شد.

بالا خره استاد درس را شروع کردند و تا صفحه 14 پیش رفتند و کلاس را به پایان رساندن.(آخر کلاس گفتند:پوستتان را با امتحانی که در پیش رو دارید میکنم!!!!!.)

کلاس حساب سه شنبه زنگ آخر

خب طبق معمول بعد از کمی سر و صدای بچه ها آقای خدایی بین اینکه ص 21 رو بخونیم یا 22 رو شک داشتن که خوب در آخر از اول ص 21 شروع گردن به حل تمارین و بعد هم ص 22!
سپس به دلیل اینکه مثلث برمودای قفقازی/رفائی/بزاز نقاط پر سرو صدای کلاس بودند چالش گذاشتند که اگر تا سه هفته دیگه یک حرف اضافه بزنیم ما رو با اسم های انتخابی صدا کنند.
اسم ها به شرح ذیل است:
رفائی:خرمگس!؟
من:سوسن😶!!!!؟؟؟؟
بزاز:سوسانو!؟
بعدش هم دادند سرگروه ها تکالیف رو چک کنند و بعد هم کلاس تموم شد.

{پی نوشت:}
تکلیف نگفتند
آزمونک هم گرفتند

هندسه و کتاب کار

هندسه      ۱۴۰۲/۸/۱۱


* آقای بهرامی وارد کلاس شدن و گفتن کتابهای کار رو روی میز بزارید. تکالیف رو چک کردن و به بعضیا هم کارت زرد نشون دادن

* بعد اون هم صفحه ۶۵ و ۶۶ رو رفع اشکال کردن. خودم،رفائی،مشیری،حدادی،روحانی،ثقفیان،بقاسیاوشان و بنیانیان برای حل سوالات اومدیم وسط…(فکر بد نکنیا)

* یه چِلم رو از پایین اومد(زاویه ۴۰ درجه)

* از موذن و علوی و قفقازی نگم که چقدر سر به سرش گذاشتن…. هی بش میگفتن محمدهادی موذن( اشتباه آقای فیروزنیا که به رفائی به اشتباه گفتن موذن)

* در آخر هم گفتن که برای جلسه بعد از اول فصل ۳ تا آخر صفحه ۳۷ قبل چهارظلعی ها کامل حل کرده باشید.

 

در پناه حق👍😉

روز پنج شنبه زنگ ریاضی 8/11

به نام نامی نامی که نامش نامی نام هاست

اول از همه الهی شکر مثل دفعه‌ی قبل با مینی بوس نرفتیم و با اتوبوس رفتیم تا (رسیدیم ببخشید میگم) همانند حیوانات از قفس ازاد شده همه به سمت سالن های خودشون رفتن

مثل همیشه اول نرم‌دوی کردیم و بعد دویدیم

بعد حلقه زدیمو آقای حدادی اومد وسط گرم کردیم فوتبالی ها و غیر فوتبالی ها جدا شدند

به دوتا تیم تقسیم شدیم اقای رفیعایی هم اومدن تو فوتبال و تمام انبیا و ائمه رو با گل ها شاد کردن و با نتیجه ۱۶ بر ۱۰ پیروز شدند

درس حساب زنگ2

به نام خدا

در اول کلاس گروهی نشستیم بعد استاد خدایی فرمودند صفحه های15و16 را بنویسیم در ادامه با هم برسی کردیم و جواب ها را دیدیم استاد خدایی فصل 2را درس دادند و ما2صفحه از ان را نوشتیم در کلاس هم چندین بار اقای رفایی و اقای میر سعیدی اخطار گرفتند در کلاس نمونه سوال هایی هم حل کردیم و در اخر مشق” هم کامل کردن فصل 1کتاب وکامل کردن کتاب کار تا صفحه ی 20 و مجله ی برهان بود.

زنگ سوم فارسی

اول از همه اقای صادقی ادامه ی درس ۳ را درس دادند و گفتند که کلمات را معنی کنید و یک جزوه از جلسه ی قبل در مورد تشبیه بود که این جلسه کامل ترش کردند و چیز های جدیدی به ان ها اضافه کردند.

 

جزوه:

اضافه ی تشبیهی⇐مثل (اینه ی دل)اینه مشبه به است و دل مشبه است یعنی دل همچون اینه ای .

اضافه ی استعاری ⇐یکی از اجزا یا ویژگی های مشبه به +مشبه

مثل :قهرمان در پنجه ی مرگ گرفتار شد

در اینجا پنجه ی مرگ اضافه ی استعاری است

حالا چگونه اضافه ی استعاری را تشخیص دهیم=(پنجه ی مرگ)در اینجا مرگ به یک چیز دیگری تشبیه شده است ،مثلا مرگ مثل پرنده پنجه دارد که قهرمان گرفتار او شده است .پرنده یک اجزای ان است که نیامده است و این طوری اضافه ی استعاری را تشخیص می دهیم .در ادامه بچه از استاد سوال کردند که این ها در امتحان می اید؟

اقای صادقی گفتند مثلا در امتحان یک جمله مینویسم ومی گویم اضافه ی استعاری است یا تشبیهیو شما باید به آن پاسخ دهید .و  امتحان میان ترم تا اخر فصل۳ است و کلماتی که معنی کردیم و جزوه هایی که دادیم را از اول تا اخر بخوانید

امباپه vs شهید زرین

سلام.امروز 1402/10/8 زنگ اول فارسی داشتیم.همه بچها خوشحال و شاد بودن که میخوایم به استقبال درس شییییییییرین 🍭 فارسی بریم(جون خودشون🤮).که یه دفعه آقای رفیعیایی اومد تو کلاس.فکر کردیم ورزش داریم⚽🥅.اما اشتباه فکر کردیم😔.آقای رفیعیایی اول چند تا فوتبالیست انتخاب کردن و رای گیری کردن که امباپه انتخاب شد.بعد خصوصیاتش رو نوشتن مثلا این که شیش تا توپ طلا داره و پنج تا دروازه طلا داره و چمیدونم دیگه از این چیزا😁.بعد چندتا شهید انتخاب کردن که شهید زرین رای آورد و اونم خصوصیاتشو نوشتن.بعد یه فیلم گذاشتن که میگفت بتمن و سوپرمن و این چیزا قهرمانای ایران نیستن،این شهدا هستن که قهرمانای واقعی ان.که وسط فیلم در وا شد و گل🌷(آقای صادقی)اومد و معانی درس فرزند ایران رو نوشتیم از جمله خامه ی دشمن که معنیش میشد قلم دشمن😂.گودبای کم الله و انفاسکم 🖐️.