آقای صادقی وارد کلاس شد و همه منتظر گرفتن برگه ها بودن که برگه ها تحویل داده شد و همه از نمرات درخشااااااااااان خودشون حیرت زده شدن😱😱.هرکی میرفت و برگش رو میگرفت نمره درخشاااااااااان خودشو با صدای بلند فریاد میزد و با دست محکم توسر خودش میکوبید😂.آقای صادقی جوری نگاه میکرد که انگار بچها قتل عمد انجام دادن🗡️بعد هم شروع کرد به توضیح سوالا و البته گفت اگه اعتراضی دارید بگید و بچها خوشحال شدن🤩وبعد گفتن من نمرات رو دقیق صحیح نکردم و اگه اعتراض کنید دقیق حساب میکنم اونوقته که نمره هاتون صد برابر درخشان تر میشه پس بشینید سر جاتون حرف زیادی هم نزنید😯😞🥺😭و چهارصد بار گفتن که اگه اشتباه نوشتید و نمره گرفتید بهتون ارفاق کردم وگرنه بیچاره بودید.
سلام.امروز 1402/10/8 زنگ اول فارسی داشتیم.همه بچها خوشحال و شاد بودن که میخوایم به استقبال درس شییییییییرین 🍭 فارسی بریم(جون خودشون🤮).که یه دفعه آقای رفیعیایی اومد تو کلاس.فکر کردیم ورزش داریم⚽🥅.اما اشتباه فکر کردیم😔.آقای رفیعیایی اول چند تا فوتبالیست انتخاب کردن و رای گیری کردن که امباپه انتخاب شد.بعد خصوصیاتش رو نوشتن مثلا این که شیش تا توپ طلا داره و پنج تا دروازه طلا داره و چمیدونم دیگه از این چیزا😁.بعد چندتا شهید انتخاب کردن که شهید زرین رای آورد و اونم خصوصیاتشو نوشتن.بعد یه فیلم گذاشتن که میگفت بتمن و سوپرمن و این چیزا قهرمانای ایران نیستن،این شهدا هستن که قهرمانای واقعی ان.که وسط فیلم در وا شد و گل🌷(آقای صادقی)اومد و معانی درس فرزند ایران رو نوشتیم از جمله خامه ی دشمن که معنیش میشد قلم دشمن😂.گودبای کم الله و انفاسکم 🖐️.