زنگ ورزش ۸٫۱۲

سلام

امروز با یک اتوبوس کلاس ما و کوشش را به ورزشگاه بردند.

اول کار چند نفر از بچه ها پنالتی زدند و بعد گرم کردیم.

این دفعه سه تیمه بازی کردیم که سرگروه ها اینطوری بودند:

۱- عاصمی

۲-میرمحمد صادقی

۳-مهرعلیان

ایندفعه به هر تیمی حداقل ۴ بازی رسید.

آخر کار هم من با چند تا کوششی بحثم شد و برا هفته بعد مسابقه کلاسی گذاشتیم تا ببینیم فوتبال کدوم تیم بهتره که البته مشخصه و نیازی به گفتن ندارم.

کلاس حساب سه شنبه زنگ آخر

خب طبق معمول بعد از کمی سر و صدای بچه ها آقای خدایی بین اینکه ص 21 رو بخونیم یا 22 رو شک داشتن که خوب در آخر از اول ص 21 شروع گردن به حل تمارین و بعد هم ص 22!
سپس به دلیل اینکه مثلث برمودای قفقازی/رفائی/بزاز نقاط پر سرو صدای کلاس بودند چالش گذاشتند که اگر تا سه هفته دیگه یک حرف اضافه بزنیم ما رو با اسم های انتخابی صدا کنند.
اسم ها به شرح ذیل است:
رفائی:خرمگس!؟
من:سوسن😶!!!!؟؟؟؟
بزاز:سوسانو!؟
بعدش هم دادند سرگروه ها تکالیف رو چک کنند و بعد هم کلاس تموم شد.

{پی نوشت:}
تکلیف نگفتند
آزمونک هم گرفتند

کلاس اجتماعی هشتم تلاش 02/8/8

سلام خدمت تمام دوستان

 

در کلاس اجتماعی اقای محمودیان دربارهی امتحان یه سری موضوعات گفتند که

از هم نوع سوالی هست

متن درس ها را کامل بخوانیم

سوالات که در دفتر هست را بخوانیم

بعد درس چهار را در کلاس خواندیم ولی چون وقت کم بود سوالات را در همکلاسی قرار دادند که سوالات به این شرح است:

هیات دولت از چه کسانی تشکیل می شود؟

چگونگی تشکیل کابینه توسط رییس جمهور را توضیح دهید؟

وزارتخانه چیست این وزارتخانه ها در کجا قرار دارند؟

لفظ شهرئند به چه معناست و چه کسانی شهروندان ایران محسوب می شوند؟

حقوق و تکلیف{وظایف} شهروندان در جامعهنسبت به دولت را بیان کنید.

مهم ترین وظایف رییس جمهور چیست؟

وظیفه ی نظارت بر عهده ی کیست؟توضیح دهید این نظارت به چه صورت اتفاق می افتد؟

هزینه های دولت شامل چه مواردی می شود؟

درامد های دولت از چه راهی تامین می شود و اصلی ترین منبع درامد دولت چیست؟

منظور از بودجه ی دولت چیست؟

این ها سوالاتی بودند که اقا  در همکلاسی قرار دادند و گفتند که برای جلسه ی بعد اماده ی پرسش و  پاسخ کلاسی نیز باشید و برای هفته ی بعد نیز وارد فصل جدید اجتماعی میشویم اهان یادم اومد

اقایی دست گرفت بره بیرون بعد اقا که داشتند وسط کلاس راه میرفتند رفتند و جای اقایی نشستند بعد اقایی که اومد دید اقا اونجا نشتند پشت میز روی صندلی استاد نشست و فاز حرکت دست عجیبش رو گرفت و اقا بعد از دو دیقه فتند بیا برو بشین سر جات و اقایی رفت نشست سر جاش

ممنون که خوندید

خداحافظ

 

کلاس نگارش با تاخیر زیاد ۱۴۰۲/۸/۱۵

سلام به دانش اموزان همت هم اکنون که من دارم این متن رو مینویسم اقای رضایی رو در شبکه اصفهان مشاهده میکنم. اقای رضایی کلاس را با قریب به ۲۰ دقیقه تاخیر ان هم با سکوت بود که دلیل ان یک تماس تلفنی خیلی مهم بود.که بعد از ان بلاخره کلاس برگزار شد.ابتدا اقای رضایی طبق معمول گفتند کتاب های گلستان را بگشایید و باب دوم حکایت هفتم فصل اخلاق درویشان را بیاورید. و با لحن مخصوص خودشان شروع به خواندن کردند…. 


اخلاق درویشان

ارادت کرده: میل پیدا کرده است

یک زاهدی مهمان پادشاه بود و وقتی که سر سفره نشست کم تر از حد معمول غذا خورد. و موقع نماز بیش تر از عادت خود نماز خواند. تا تهمتی به او زده نشود.

ظن:تهمت 

ترسم نرسی بکعبه اعرابی               کین ره که تو می روی بترکستانت

بیت بالا= ضرب المثل

چون زاهد به خانه امد دوباره غذایی خواست تا بخورد.

پسری باهوش و تیز داشت که گفت:<<ای پدر مگه تو خونه ی پادشاه غذایی نخوردی؟

گفت:چرا خوردم اما چیزی نخوردم که سیر بشم.پسر باهوش گفت:پس باید نمازت را هم دوباره بخوانی چون نمازی نخواندی که با خلوص قلب باشد.

ای هنر ها گرفته بر کف دست                  عیبها برگرفته زیر بغل
تا چه خواهی خریدن ای مغرور               روز درماندگی  بسیم دغل

اقای رضایی از ما خواستند تا حکایت دیگری را باز کنیم یعنی باب دوم حکایت ۳۷ فصل : اخلاق درویشان  خواندن را شروع کردند…


اخلاق درویشان(۲)

فقیه:کسی که در دین عمیق شده است 

فقیهی از پدر پرسید این اساتید حرف های قشنگی میزنند. ولی من باهاشون حال نمیکنم. به دلیل اینکه اصلا حرف و عمل شان اصلا یکی نیست.

ترک دنیا بمردم آموزند                 خویشتن سیم و غله اندوزند

عالمی را که گفت باشد و بس                 هرچه گوید نگیرد اندر کس       

و دو بیت دیگر…

پدر گفت قبول دارم. اماکاری نداشته باش که چه کسی حرف درست میزند تو به حرف درست ان توجه کن. چون دکتری که راست میگوید اما عمل نمیکند. وبرای این ماجرا سعدی داستانی بیان کرده است….

یک نابینا درشبی در گِل و لجن گیر کرده بود و فریاد میزد :ای مسلمانان یکی نیست که یک چراغی به من بدهد؟؟فردی گفت:تو که چراغ را نمیبینی پس چراغ میخواهی چکار ؟؟


خب این هم از داستان دوم امیدوارم از این تعریف من خوشتون اومده باشه خداحافظ راستی تکلیف رو اون پاییین نوشتم(:

 

 

 

تکلیف:ص ۳۲ کتاب نگارش 

حرفه و فن 8/3

استاد هرکس را از رویه لیست صدا زد و هرکس که نوبتش میشد انگور و گزارش نویسی را با خود میاورد و به استاد نشان میداد استاد هم میدید همین طور که استاد در حال دیدن بود گفتند کار و فناوری صفحه 93 را کامل کنید و وقتی تمام شد نکته هایی بما گفتند از جمله : خاک : یک جسم  پویا و طبیعی است که در سطح زمیت قرار دارد و محیط رشد و یا رشد گیاهان است خواص ان در اثر اقلیم و موجودات زنده روی سنگ اصلی شکل گرفته است  و در طی زمان طولانی تغیر میکند. انواع افق مجودات در خاک: معمولا افق های خاک تا سنگ بستر را با حروف لاتین نام گذاری می کنند افق o : افق مواد الی در خاک های معدنی در سطح خاک تشکیل شده یا در حال تشکیل است افق A : افق A یا افق شستو شو که در زیر افق o قرار دارد و در صورت نبودن افق مواد الی در سطح خاک قرار بگیرد افق B : افق تجمع مواد که در زیر افق A قرار دارد و به طور معمول مواد شسته شده از طبقه ی بالا در ان جمع میشود

 

 

 

تکلیف : اوردن بِه و گزارش ان

فیزیک کلاس هدف

سلام آقای صیاد زاده وارد کلاس شدند و در حین حضور و غیاب تکالیف را هم دیدند بعد چند تا از بچه ها را گفتند تا پای تخته مسئله ها را حل کنند . بعد تکالیف را گفتند که عبارت است از : سوال ۶ و ۱۱ تا ۲۴ صفحه ۲۳ و ۲۴ در دفتر حل شود  .

زبانB شنبه ۱۳آبان

استاد وارد کلاس شد و صفحه ۱۱ را درس داد و سپس صفحه ۱۲را درس دادند و گفتند که فردا برای زنگ سوم گفتند که حتماً کتاب workbook آورده شود. و اما درباره آزمون ،گفتند که ،کل درس یک و دو را بخوانید و تمام چیز هوایی را که سرکلاس گفتند مثل صدا زدن زن متأهل و زنیکه نمی‌دانیم ازدواج کرده یا ازدواج نکرده. همچنین گفتند که صفحه چهل هشت راهم خوانده شود و به نوع نوشتن آنها هم دقت کنید . همچنین به نوع خواندن و نوشتن کلمات کتاب هم دقت کنید . امروز هم سر کلا استاد دو نفر را تنبیه کرد و آن دو دم در کلاس نشستند.
❤️موفق باشی❤️

پیام های آسمانی

آقای ناصری وارد کلاس شدند و بعد یک سری از بچه ها با تمام سرعت هرچه تمام آمدند تا به کلاس برسند ولی آقای ناصری گفت که باید بروند و برگه بگیرند همان وقت آقای صیادزاده آمدن و گفتند که در دفتر ثبت می شود و بعد آقای ناصری به بچه ها اجازه دادند تا وارد کلاس شوند و بعد یک نکته گفتند اینکه دیگر اجراء نمایش در کلاس نداریم چون اصلا خوب اجرا نمی نند و هرگز حفظ نمی کنند بعد بیایند و بعد گفتند که گروه دو که گفته بودند بیایند تا اجراء آخر در کلاس را انجام دهند وقتی بچه ها آمدند جوانی در نقش پیامبر احمدی در نقش شتر سلیمی در نقشه یاران پیامبر و هاشمی ه همینطور و آقا محمد ربیع هم در نقش راوی بود که یک دفعه آقاگفتند راوی حفظ نکرده بچه ها گفتند خیر و بعد آقای ناصری گفتند برون و بنشینند و بعد از روی درس پنجم مطالعه کردیم و گفتند که امتحان از درس اول تا پایان درس دوم یعنی صفحه د هفتاد و سه در امتحان می آید و آیات در امتحان نمی آید چون کنار آنها ستاره نخورده است

 

یکشنبه ۱۴ابان زبان انگلیسی مهری

اقای مهری گفتند کلمه boy برای کم سن تر ها استفاده میشود و نمی توانیم از این کلمه برای مرد و بزرگسال ها استفاده کرد و در امتهان درست و نادرست می اید و در هر جمله کلمه ی اول باید با حروف بزرگ نوشته شود و صفهی ۴۸ و ۴۹ از نظر املایی مهم و در امتهان می اید و صفه ی ۱۴ را با بچه ها کار کردند و از بچه ها پرسیدند و نفر بعد مشخص می کرد که استاد از کی بپرسد استاد گفتند باید بلد باشد اسم و فامیل خود را به انگلیسی بنویسدو باید بین کلمه های خانم مجرد و متحل فرق دارد و صفهی ۱۱ کتاب سوالات اخر مهم است و اخر کلاس بچه ها برای ری گیری به بیرون از کلاس رفتند

زندگی . 1402/08/13 . کلاس هدف . حسین سلیمی

بی نام 

زندگی کلاس هدف حسین سلیی

برنامه پاندای کنج فو کار را برای مان گذاشتند و ما باید برداشتمان را راجب فیلم می نوشتیم . اصلی ترین برداش ها این بود=

باید صبور باشیم ، به حرف بد دیگران اهمیت ندهیم ، فقط نباید قدرت داشته باشیم تا به موفقیت برسیم ، باید اعتماد به نفس داشته باشیم ، با به آرامش و تمرکز در زندگی مان  نیاز داریم ، باید امید داشته باشیم ، کسی را ازار ندهیم تا شاکی شوند ، به بزرگ تر ها احترام بگذیریم ، کینه نداشته باشیم ، از قدرتمان در کار خیر استفاده کنیم . 

سه سوال راجب برداشت ها دادند تا انها را جواب بدهیم =

  1.  اگر قرار باشد اسطوره ی یک داستان باشید کدام خصوصیت شما  را به یک اسطوره تبدیل می کند =
  2. کدام خصوصیت است که شما از زندگی یتان شیفت دیلیت کنید = 
  3. اسطوره های ذهنی شما چه کسانی هستند و به خاطر چه خصوصیت شان انها را دوست می داریم و قبیل دارینم =