حساب پنچ شنبه 1402/9/2

آقای یادگاری وارد کلاس شدند ولی چون یک سری از بچه ها صدای زنگ را نشنیدند یکی از بچه ها آمد و گفت که زنگ خورده تا ما وارد سالن مدرسه شدیم دیدیم که آقا وارد کلاس شده بودند و به بچه ها گفتند که برون و برگه بگیرند وقتی بچه ها را آقای یادگاری در کلاس راه داد برگه های امتحان را پخش کرده بودند و نمرات را نوشته بودند که بالاترین نمره کلاس 19 بود و اینکه بیشتر نمره ها که کم شده بود به خاطر راه حل نداشتن بود و  گفتند که اگر کسی اعتراض دارد بیاید ولی اگر اعتراض درستی نداشت 0.25 کم میشود بعد گفتند که کتاب ها را در بیاوریم و بعد شروع به حل کردن کردند و مال همه ی بچه ها را چک کردند و بعد هم تکلیف جلسه بعد را گفتند که ص33 .35.34 را گفتند که برای دوشنبه انجام دهیم و بعد کلاس را تعطیل کردند

درس پیام های آسمانی 1402/8/21

اول روز کلاس مجازی بود و قتی وارد کلاس شدیم پر از همهمه بود هنوز معلم وارد نشده بود حدود نیم ساعت از کلاس رفت ولی هنوز نیامده بودند و بچه ها هنوز گرم این بودند که فردا تعطیل هست یا نه همین جور میزان آلودگی هوا را میگفتند تا آخر آقای ناصری وارد کلاسشد و گفتند که لینکی که برای برای آقا فرستاده بودند با مال ما فرق داشت و من حدود نیم ساعت در لینک دیگری بودم و بعد که آقا اینها را گفتند شروع کردن گفتند که که امروز اگر حضوری بود عربی داشتیم ولی حالا که حضوری نیست و بعد یک دفعه صدای آقای ناصری قطع شد و دوباره پنج دقیقه معطل شدیم تا آقا وارد کلاس شوند و بعد که آمدند یک ربع از کلاس مونده بود بعد که گفتند درس ششم را بخوانیم و بعد که خواندیم گفتند که خوان دیم وبعد گفتند ک فعالیت ها برای جلسه آینده و بعد کلاس بسته شد

پیام های آسمانی

آقای ناصری وارد کلاس شدند و بعد یک سری از بچه ها با تمام سرعت هرچه تمام آمدند تا به کلاس برسند ولی آقای ناصری گفت که باید بروند و برگه بگیرند همان وقت آقای صیادزاده آمدن و گفتند که در دفتر ثبت می شود و بعد آقای ناصری به بچه ها اجازه دادند تا وارد کلاس شوند و بعد یک نکته گفتند اینکه دیگر اجراء نمایش در کلاس نداریم چون اصلا خوب اجرا نمی نند و هرگز حفظ نمی کنند بعد بیایند و بعد گفتند که گروه دو که گفته بودند بیایند تا اجراء آخر در کلاس را انجام دهند وقتی بچه ها آمدند جوانی در نقش پیامبر احمدی در نقش شتر سلیمی در نقشه یاران پیامبر و هاشمی ه همینطور و آقا محمد ربیع هم در نقش راوی بود که یک دفعه آقاگفتند راوی حفظ نکرده بچه ها گفتند خیر و بعد آقای ناصری گفتند برون و بنشینند و بعد از روی درس پنجم مطالعه کردیم و گفتند که امتحان از درس اول تا پایان درس دوم یعنی صفحه د هفتاد و سه در امتحان می آید و آیات در امتحان نمی آید چون کنار آنها ستاره نخورده است

 

یکشبه زنگ سوم پیام ها

به نام خدا

آقای ناصری وارد کلاس شدن چند دقیقه ای صبر کردند و بعد از حدود 10 دقیقه کلاس را شروع کردند و در اول حرف ود گفتند که حتما همیشه ساعت 10 بخوابید و دیر تر از آن باعث بی حالی صبح و بعد درست درس را نفهمیدن و بعد هم اینک ظهر می خوابید و بعد از آن هم دیر انجام دادن تکالیف دوباره دیر خوابیدن خلاصه چه در مهمان و چه در بقیه ی وقت ها زود بخوابید یعنی اگر شما زود به مهمانی بروید و زود هم سفره را پهن کنید بعد از آن هم زود از آنجا بروید تا زود بخوابید این کار را که چند دفعه بکنید همه دیگر به احترام شما زود می آیند زود سفره را پهن می کنند و بعد از آن هم زود از آنجا می روند خلاصه بیشتر کلاس به این بحث گذشت ولی بعد از آن شروع به خواندن درس 3 کردیم و بعد هم فعالیت کلاسی آن را جواب دادیم

خدانگهدار

زنگ دوم پیام های آسمانی کلاس هدف

به نام خدا

آقای ناصری وارد کلاس شدند و میخواستند درس را شروع کنند که یک سری از بچه ها رفتن پیش آقای ناصری و شروع کردن به سوال پرسیدن حدود پنج دقیقه تا ده دقیقه از کلاس به همین روش پیش رفت و بعد از آن آقای ناصری با صدایی رسا درس را شروع کردند و اول رفتند و راجب به پیامی که در گروه داده بودند گفتند که فعالیت درسی و خودت را امتحان کن در پیام ها و در عربی تمارین نوشتن آن در درفتر از صفر پله تا هزار پله می رسد و بعد از  گفتن که هرگز تمارین و خودت را امتحان کن و فعالیت کلاسی را در ایکس مایند ننویسید و بعد از آن شروع به پاسخ دادن سوال ها کردند و باز تمام وقتمان با این سوال داشت تمام می شد که آقای ناصری برای اینکه کسی دیگر سوال نپرسند گفتند که می خواهند پله های هر فرد را نشان دهند  ولی بدون فایده بود و بچه ها همچنان سوال داشتند تا اینکه زنگ خورد و کلاس به اتمام رسید