زنگ اول مطالعات 1402/8/6

امروز اقای دوستی وارد کلاس شدند و نمرات برتر امتحان هفته پیش را گفتند. بعد هم شروع به دادن برگه های امتحان شدند. و گفتند به همه شما نیم نمره اضافه تر میدهم. بعد از دادن برگه ها بچه ها شروع به گفتن شکایتشان درباره امتحان هفته پیش شدند. اقای دوستی گفت هر کسی شکایتی دارد زنگ تفریح بیاید پیش من و بگوید. بعد هم شروع به تدریس کردند و صفحات 9*10* 11و 12 را چون که تدریس نکرده بودند تدریس کردند. و از بچه ها پرسیدند که اگر که قانون وجود نداشت چه اتفاقی در جامعه می افتاد و بچه ها نظرشان را گفتند واستاد گفتند که چون وقت نداریم متن درس را نمی توانیم بخوانیم وبعد زنگ خورد و همه از کلاس خارج شدند.

با تشکر

شنبه 02/8/6

اقای دوستی گفتند که امروز کلاس ما به سه بخش تقسیم میشود. سپس لیست امتیازات کلاسی را نشانمان دادند . بعد مارا وارد یک مسئولیتی کردند و ان هم این بود (شما به عنوان یک سرمربی تیم فوتبال برنامه هایتان برای بازی هفته ی اینده چیست؟)بعد از چند دقیقه اقای دوستی بر روی تخته گروه ها و نظرات انها را جلویش نوشتند ودور دوتا از مهمترین نظرات خط کشیدند و بقیه هم نظرات اضافه ی دیگری دادند. یک سوال هم به عنوان تکلیف به ما دادند:{موارد و سوال هایی که میخواهید از دوستان خود بدانید را بنویسید}. اقای اخوان نکته ای را یاداوری کردند و این بود که قرصت ها را از دست ندهید و برای کار ها و تکالیفتان تلاش کنید تا جایی گیر نکنید.

شنبه زنگ آخر فیزیک 1402/8/6

آقای صیاد زاده وارد کلاس شدند و گفتندتکالیفی را که در همکلاسی گذاشته بودم تا در دفتر خود بنویسید را روی میز بگزارید.تکالیف هفته یا قبل نوشتن چند سوال دردفتر بود و جواب دادن به آنها.بعد از این که آقای صیاد زاده تکالیف را دیدند گفتند حالا ما می خواهیم که این سولات را با هم دیگر حل کنیم.بعضی از بچه ها به پایه تخته رفتند و سولات را روی تابلو نوشتند و حل کردند.بعد از آن مرور کوچکی بر درس های قبلی کردیم و آقای صیاد زاده گفتند بچه ها حالا می خواهیم با یک سایت کاربردی آشنا شویم.آقای صیاد زاده گفتند که این سایت برای مباحصی مثل وزن و جرم و… است که برای درس ما مناسب است.بعد از این که آقای صیاد زاده کار با این سایت را به یاد دادند گفتند حالا که چگونگی کار با دستگاه را متوجه شدید از شما می خواهم که از این سایت و از این بخش پنج مسئله طرح کنید و به همراه مسئله هایی که من می گویم در دفتر بنویسید و هفته ی بعد به همراه داشته باشید.زنگ به صدا در آمد و ما از کلاس خارج شدیم.

خدانگهدار

زنگ دوم ۷ آبان

باسلام امروز باید با توجه به جلسه قبلی که یاد گرفتیم چگونه راحت بکشیم سعی کردیم با این روش انسانی را بکشیم که در یکی از این چهار حالت باشد ۱_انسانی به حالت جنگجو ۲_انسانی به حالت سامورایی ۳_انسانی در حال دویدن ۴_انسانی که در حال صخره نوردی است سپس پس از انتخاب موضوع شروع به کشیدن کردیم ما باید سعی میکردیم که اندازه ها و محل قرار گیری دست و پا را درست نمایان و نقاشی کنیم طوری که مثلا وقتی فردی در حال دویدن است از حالت پای او بتوان تشخیص داد که او در حالت دویدن است همچنین این نقاشی باید به حالت ۳ بعدی باشد که حس واقعیت بیشتری به دست دهد آقای خاصی به عنوان تکلیف گفتند این چهار  حالت را در دفتر با توجه به نکاتی که گفتند (مثلا همان که محل قرار گیری یا اندازه دست و پا) در دفتر خود بکشیم و برای جلسه بعدی به همراه خودمان داشته باشیم

تاریخ 3 آبان

معلم وارد کلاس شد و از یکی از بچه در مورد اتفاقاتی که در کلاس های قبل افتاده بود پرسید بعد گفتند که کتاب را باز کنید و در مورد اینکه ظرف ها و فرش ها و سکه های قدیمی در فرهنگ ما چه تاثیری دارد توضیح دادند . بعد یک کلیپ از موزه لوور در فرانسه که در آن وسایل تاریخی ما که از بسیار قدیم بوده است را نشان می داد معلم در مورد اینکه این آثار چگونه به آنجا رفته اند گفتند: که ئفرانسوی ها آمدند و گفتند ما آثار تاریخی ها تان را بر می داریم و به شما می دهیم آن ها کمی از این آثار را به خود ما دادند و بسیاری از آثاری را که بسیار قدیمی مثلا در دوران کوروش بوده است را برای خودشان بردند بعد از آن زنگ خورد و ما به بیرون از کلاس رفتیم.

اردو روز سه شنبه

به نام خدا

اردو باغ جوان

روز سه شنبه صبحگاه که تمام یک صبحانه دل چسپ خوردیم مدرسه زحمت کشید صبحانه ای خوشمزه برای ما آماده کرد.

بعد از صبحانه آقای اخوان چند سر گروه را انتخاب کردند تا گروه بندی بشویم.هر دو گروهی با یک مربی بودنذ.

گروه ما که با آقای رفیعیایی بود اول به زیپ لاین رفتیم.سپس به پیت بال رفتیم که من اول بازی یک تیر به کلاهم خورد.سپس به فوتبال رفتیم.تیم ما با تیم حریف مساوی کرد.وضو گرفتیم و نماز خواندیم.بین دو نماز یک عصرانه ای به ما دادند.نماز که تمام شد حدود 20 دقیقه برای بازی دلخواه مانده بود من و آقایان حق شناس و صفری با کارت تخفیف من به کارتینگ رفتیم.

بعد سوار اتوبوس شدیم و به مدرسه بازگشتیم.آن روز به ما خیلی خوش گذشت.

 

به نام خدا

روز سه شنبه 1 مهر زنگ اول

قرار شد استاد هرکسی رو که صدا زندند،یک کلمه از صفحه 17 بخونه.استاد فرمودند الرَّحْمَنُ به کسی می گویند که به همه مهربانی کند،مثل خدا.پیام قرآنی صفحه 18 می گوید:فَمَن یَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّهٍ خَیۡرٗا یَرَهُۥ معنی آیه: پس هر که هموزن ذره‏ اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.

وَمَن یَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّهٖ شَرّٗا یَرَهُۥ  معنی آیه: و هر که هموزن ذره‏ اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.

مثل قصه هارون

سپس استاد یک کلیپ گذاشتن.

گفتند که هر جلسه راجب یک آبه صحبت می کنیم.آیه این جلسه:أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ معنی آیه: آیا گمان کرده اید ما شما را بیهوده آفریدیم!!!

سپس استاد تکلیف را گفتند.قرار شد تا شنبه شب آیات 1 تا 6 سوره یونس را تمرین و ظبط کنیم و اگر حجمش بیشتر از 3 مگابایت بود حجمش را کم کنیم و برا استاد در همکلاسی ارسال کنیم.

زنگ اول، دوشنبه 8 آبان

به نام خدا 

 آقای فیروزنیا سولات درجه آسان در پرژکتور نمایش دادند تا ما دست بگیریم . یا آقای فیروزنیا شانسی کسی را برای پاسخ دادن به سولات انتخاب میکرد.  آقای فیروزنیا هم به آن فرد مثبت می دادند.
بیشتر اشتباهات بچه ها ترکیب ها و عنصر، فلز و نافلز ها بود. بسیاری از بچه ها در مفهوم آنها مشکل داشتند.
به نکته هایی که آقای فیروزنیا گفتند توجه کنید. درس را مفهومی بفهمید و حفظ نکنید ، چون که در امتحان ها سوالات مفهوم می آیند. فرمول های مولوکول هایی که اصلی هستند ( مانند: H2O) را بلد باشید.
رابطه های چگالی  با جرم و حجم و جدول افزایش حجم را حفظ کنید . به سوالات امتحان خوب دقت  و گزینه های نادرست را خط بزنید تا به جواب درست به رسید.
تمام حالت های ماده را بلد و ویژگی های آنها را بدانید.تعریف های کلمه های درس مانند : اتم چیست؟ ، را با دقت به همه کلمات بدانبد و ویژگی فلز و نافلز را بدانبد. این نکاتی بود که آقای فیروزنیا گفتند.
 با تشکر

امیر محمد منجوقی مهارت کار با چوب

امروز در زنگ آخر من مهارت کارگاه چوب را داشتم اول که وارد کارگاه شدیم بعد از ۱۰ دقیقه آقای بیات نیامدند تا یک دفعه آقای مجیدی گفتند تا وقتی که آقای بیات وارد کارگاه نشدند کسی وارد کلاس نشود ماهم به حرف ایشون گوش کردیم با اینکه  با اشتیاق منتظر پروژه ی آن روز بودیم  وقتی به سالن بالا رفتیم ومتوجه شدیم که مربی کار با چرم  هم نیامده بودند پس ماهم رفتیم پیش دوستانی که کار با چرم داشتند صحبت کردیم بعد از چندین دقیقه آقای بیات آمدند وبچه ها به کمکشان رفتند وچوب هایی که برای بچه  ها تهیه کرده بودند را به کار گاه بردند

ماباید آن روز مرحله‌ی اول از پروژه‌ی خودمون رو درست میکردیم آقای بیات گفتند هر کس باید دو  تخته و چوب مثل هم داشته باشد وبعد گفتند هر دو نفر یک گروه شوند وقطعه چوب های ۵ سانتی متری را به یک تخته چوب وصل کنید باید با متّه چوب هارا سوراخ می کردیم وبعد پیچ می کردیم من وهم گروهیم خوب پیشرفتیم آما  بعد برای کمبود زمان مجبور شدیم بقیه ی کار را برای هفته دیگر بگزاریم

روز دوشنبه زنگ آخر 8 آبان ماه

سلام دوستان ، من امیر محمد سعادتمند هستم و خیلی خوش اومدین به مقاله من.

دوستان، امروز استاد یادگاری سر حال و شاداب به کلاس آمدند.یکی از موضوع هایی که من نسبتا یادم میرود که در مقاله این چند هفته بیاورم این بود که ، استاد یادگاری هر جلسه را با یک سخن زیبا از امامان خوب ما شروع میکنند.دوستان امروز هم خیلی روز خوبی بود…البته که نمیگم روز های دیگر بد بود ها… اما خیلی امروز روز خوبی بود.در کل وقت شد تکالیف داده شده را حل کنیم.بازی حدس عدد صفحه 4 ریاضی را انجام دادیم و کار های دیگر… ولی دوستان از همه خوشحال ترم حالا میپرسید چرا؟ بچه ها موضوعی را که در مقاله هر هفته میگفتم را یادتونه؟ همون تک چرخ با صندلی؟؟خوشبختانه این کار خیلی خیلی کم شده و بچه ها خیلی به نسبت قبل این کار را کمتر انجام میدهند و این خیلی برام من خوشحال کننده بود.دوستان یکی از موضوع هایی که من اکثر در مقاله هایم نمیگویم اینه که درس ما چی بود. ما در واقع از فصل 2 کتاب شروع به کار کردیم که ان فصل تمام شد.الان ما به فصل اول امده ایم که توضیح های اولیه را به ما میگه.دوستان من دیگر حرفی ندارم و تا مقاله هفته دیگر خدانگهدار