دوشنبه، 10 اردیبهشت ماه، زنگ آخر

به نام خدا. سلام دوستان. من امیر محمد سعادتمند هستم و خیلی خیلی خوش آمدید به این مستند سازی از بنده. امروز، 10 اردیبهشت ماه، بعد از نماز خواندن به کلاس رفتیم. همه نشسته بودیم که استاد یادگاری سر کلاس حاضر شدند. استاد بعد از اینکه کامل حضور و غیاب را کردند، گفتند که اگر کسی از آزمون ( که از طرف اداره اومده بود) سوالی داره بپرسه. خیلی روی شوخی گفتند: آخه مگه الان برگه جلومونه که ببینیم و سوال بپرسیم؟ (ولی خب واقعا هم راست گفتن). بعد از این حرفا استاد یکدفعه گفتند که من برگه های امتحان را گرفته ام. بعضی از آنها را صحیح کردم. سوالاتی را که اداره در این آزمون آورده، خیلی آسان هستند و به همین علت گفتند که من میخواهم امتحانی از شما بگیرم تا جبران آن بشود : | (روز آزمون رو نگفتند)
همین شد که سر و صدا کل کلاس رو گرفت.دیگر استاد با منفی انظباطی به چند نفر اخطار دذادند و دیگر همین باعث شد که کلاس آرام بگیرد. استاد شروع کردند و از کتاب ریاضی متکبران 7 چند سوالی رو تابلو نوشتند تا در خانه انجامشان بدهیم. بعد هم اینکه کی ضرب کنیم و کی جمع رو یاد دادن. بعد هم گفتند که 2 صفحه آخر کتاب اصلی را بنویسیم.
از اینکه مستند من را خواندید، متشکرم.

فیزیک زنگ سوم شنبه

سلام کلاس که شروع شد من و چند تا از دوستام بخاطر نبودن سر زنگ نماز رفتیم دفتر بعد که رفتی تو کلاس استاد داشت در باره ی تعادل گرمایی صحبت میکرد استاد گفت :وقتی دو جسم هم دما رو کنار هم بزاریم گرما از جسم گرم تر به جسم سرد تر منتقل میشود . و نکته : در تعادل گرمایی گرمای دو جسم یکسان نمی شود

______________________
| روش های انتقال گرما |

رسانایی:در اجسام جامد مخصوصاً فلزات گرما بین ملوکول ها دس به دس میشود.

همرفت: در مایعات و گازها گرمارا به ملوکول ها جلو تر داده و انها جای خود را به ملوکول های هم جوار یا(همسایه)خود می دهند و به هخر می روند.

تابش: نیاز به محیط مادی نداردو منعب انرژی یا بسته(فوتون) انرژی را پرتاب میکنند

زنگ سوم روز شنبه 03/02/01

به نام خدا

امروز آقای دوستی مریض شده بودند و نتوانستند در کلاس شرکت کنند و به جای آقای دوستی آقای جلالی آمدند.

ابتدا آقای جلالی گفتند درس 14 را باز کنید و به نفر می گفتند روخوانی کند وسپس در حال روخوانی نکته های امتحان آموزش و پرورش را می گفتند درس 14 درباره ی آب و خاک بود.

بعد وارد درس15 شدیم مثل روال قبل بچه ها می خواندند و آقای جلالی نکته ها را می گفتند درس 15 درباره ی گردشگری بود

همین روال ادامه داشت و درس 16 درباره ی جاذبه های گردشگری بود

بعد رسیدیم به آخرین درس دوباره به همین روال پیش رفتیم و درس 13درباره ی جمعیت ایران بود

 

فازسی زنگ چهارم سه شنبه ۱۴۰۳/۲/۴

بسم الله الرحمن الرحیم

آفای مجیدی آمدند و با غافل‌گیری گفتند که می خواهند امتحان از فعل و مصدر و بن و این جور چیز ها می خواهند بگیرند همه بچه ها مات و ناراحت بودند که است که استاد سوی امیدی دادند و گفتند ۵ دقیقه و قت می دهند تا بخوانید ما هم شروع کردیم به حواندن کتاب و دفتر که جزوه داشت و اگر سوالی هم داشتیم از استاد می پرسیدیم.

بعد از ۵ دقیقه استاد گفتند کتاب و دفتر هاتون را ببندید تا امتحان را شروع کنیم همین کار را هم کردیم و امتحان شروع شد بعد از ۱۵ دقیقه یا ۲۰ دقیقه چند نفر امتحان را تمام کردند و استاد بهشون گفت که کاغذ های روی تابلو به جا مانده از زنگ قبل را بکنید تا سوالات را حل کنیم بعد از چند دقیقه که همه تمام کردیم استاد  رفتن باری صحیح کردن روی تابلو و هر کس هم برگه ی خودش یا بغل دستی اش را صحیح کرد.

بعد از صحیح کردن استاد برگه ها را گرفتن و نمره ها را ثبت کردن و دوباره به خودمون نیز دادند و برای چهار شنبه هم تکلیفی ندادند.

فارسی زنگ چهارم سه شنبه ۱۴۰۲/۱/۲۸

بسم الله الرحمن الرحیم

استادمجیدی آمدند.و در مورد امتحان حرف زندند که بیشتر شده و تا پایان درس ۱۳ شده را گفتن و اینکه باید مبحث فعل را حگجلو ببریم و برای یاد آوری و مصدر و بن مضارع و مراحل فعل سازی را دوباره گفتن و مثال هایی زدن و روی تابلو دروس را نوشتند و چند نوع سوال را گفتن و مثال زدن و بعد رفتیم سراغ سیغه و سوال ها را که استاد جواب دادند.

سپس یافتن بن یا فعل را گفتند و فرصت نوشتن جزوه را دادند و بعد گفتن سوال آخر صفحه ۱۱۸ را حل کنید بعد از انجام دادن رفتیم سراغ ساخت فعل تز فعل و ساخت افعال جدید و بعد رفتیم سراغ سیغ۶ که آن را هم یاد گرفتیم.

سپس رفتیم سراغ درس ۱۳ اسوه نیکو و خواندن متن و بعد معنی کلمات بند اول و دوباره خواندن و دوباره معنی کردیم و مجدد شروع به ۸واندن کردیم و استاد هم توضیحات درس را دادند و دوباره خواندیم تا اینکه زنگ خورد.

حسین سلیمی . علوم تجربی هفتم . 1403/01/27

به نام خدا


  • استاد تا امد سر کلاس گفتند کتاب رو فصل 13 رو با سرعت بخونیم . ما تا خوندیم یک برگه دو رو که سوالات فصل 13 بود به ما دادند . 
  • این فصل راجب سفر غذا ئاخل بدن انسان است . 
  • وقتی غذا را داخل دهان می اندازیم با دان می جویم و قورتش می دهیم با بزاغ دهان . بعد از حلق به مری می رود و وقتی از ان پایین می رود داخل 
  • معده و در انجا با اسیده معده خورد می شود  از یک راه به داخل روده می رود . روده یک پرز هایی دارد که مواد مغذی را جذب می کند و مواد 
  • نامناسب به روده ی بزرگ می رود و به عنواد فضولات از بدن خارج می شود . 
  • در گلو یک راه تنفس هست و یک راه برای غذا  . وقی که زیاد غذا بخورید نجوییده و تند تند در انجا می رود و امکان دارد خفه بشوید خیلی سرفه 
  • می کنیم . 
  • پرنده ها هم یک جایی دارند به نام سنگ دانه چون گنجشک رو زمین نوک می زند سنگ هم در بدن او می رود . 

 

تمام 

حسین سلیمی . علوم تجربی هفتم . 1403/01/27

ادامه مطلب

شنبه ۷ اردیبهشت

به نام خدا

امروز در کلاس زندگی وقتی آقای دوستی اومدند شروع به صحبت کردن کردند و بچه ها دوباره صلوات فرستادند و شعر خواندند که آقای دوستی گفتند این کار حرام هست و آقای صادقیان برگاش ریخت:/

سپس استاد که قرار بود چرک نویس ها رو ببینند دیدند و کسایی هم که فرستادن رو گفتند و کسایی هم که نفرستادن رو گفتند بفرستید سپس اسم باغچه زندگی اومد قاعدتاً بچه ها گریه و زاری کردند ولی خب استاد لیست به دست رفتند پایین دونه به دونه گروه ها رو دیدند و بچه ها دعوا میکردند (از جمله گروه خودم که میگفتند تو به هیچ دردی نمیخوری منم میگفتم تو به چه دردی میخوری وخلاصه بعضیام که فیزیکی دعوا کردن)

به همه گروه ها از ۱۰ نمره دادن و در آخر هم به گروه هایی که کم کاری کردند گفتند برید و یه فعالیتی داخل کلاس بکنید تا جبران بشه 

حساب زنگ چهارم 20 اسفند

امروز هم استاد فقط درس دادند و هیچ اتفاق خواستی نیفتاد به جز اینکه گفتند تکلیف عید داریم که خب خیلی مهمه خیلی خیلی ولی خب دیگه باید بنویسیم گفتند که این تکلیف کار با نرم افزار است حالا چه نرم افزاری؟ گفتند پنج شنبه میگند

خالا چیه خدا میدونه

فعلا خدافس

دوشنبه زنگ دوم 1402/12/21

امروز اقای اخوان گفتند به دلیل اینکه این جلسه کار زیاد داریم تکالیف را خودم چک می کنم و سریع از فرزاد صادقی خواستند تا تکلیف جلسه قبل را خودش یکبار انجام دهد بعد از تمام شدن برنامه استاد اشتباهاتش را گفتند و نمره اش را گذاشتند در ادامه پی دی اف کتاب ریاضی را باز کردند یک سوال را انتخاب کردند و ان را حل کردند و گفتند که برنامه ای داخل دفتر خود بنویسید که کامپیوتر بتواند این مسئله را حل کند و بعد حدود 15 دقیقه وقت دادند بعد برگه هارا گرفتند و خودشان توضیح دادند که باید چه کاری انجام میدادی حدودا 15 قیقه مانده به کلاس بود که استاد گفتند امروز درس جدیدی داریم یکی دیگر از خانه های فلوروگریتم را به نام شرط درس دادند و تکلیف دادند که برنامه ای بسازیم که نام کاربری و کلمه عبور را بخواهد و با توجه به اطلاعاتی که دارد بفهمد نام کاربری یا رمز عبور درست است یا نه این را گفتند و زنگ پایان کلاس به صدا در امد