درس عربی 16 ابان

سلام و عرض ادب
در زنگ عربی آقای ناصری در اول کلاس،بدانیم بخش سوم درس اول را آموزش دادند و بدانیم بخش دو را یادآوری کردند و بعد از آن یک امتحانک از بدانیم بخش سوم درس اول گرفتند و بعد به کسانی که پله های بیشتری داشتند به تعداد خانواده و دو تا بیشتر بلیط نیم بهای سینما دادند و بعد شگفتانه را گفتند.آقای ناصری گفتند می خواهیم نقشه ی ذهنی کل درس عربی را درست کنیم وچاپ کنیم وروی دیوار مدرسه نصب کنیم،هرکس نقشه ذهنی هربخشی را بفرستد اسم فرستنده و نقشه ذهنی آن در نقشه ذهنی کل درسها چاپ میشود

درس عربی

سلام دوستان عزیز امروز آقای فهامی تکالیف ها را دیدند و درباره نمره ها صحبت کردند اگر کامل باشه 3میگیری اگر ناقص باشه 1/5میگیری و اگر نیاورده باشی 0 میگیری
تمرین های این هفته را حل کردند .
جمع صف میشه صفوف
جمع طریق میشه طرق
جمع طعام میشه عطععم
بعد در تمرین چهارم سیغه های فعل را مشخص کنید .
جعلنا میشه اول شخص جمع
قبلت دوم شخص مفرد
حفظت میشه دوم شخص مفرد
دخلت اول شخص مفرد تدخل میشه اول شخص مفرد

کلاس عربی 9 ابان

سلام در اول کلاس عربیامروز اقای ناصری یک امتحان از  المعجم. درس دو گرفتند وبعداز تمام شدن امتحان برگهای امتحان را گرفتند وبین بچه ها پخش کردند تا امتحارا سحیح کنیم امتیاز دهی را عوزکرده بودند از سرباز سردار سپهبد به کبک شاهین عقاب بعداز سحیح کردن برگه هارا جمع کردند ودرس را شروع کردند و بدانیم درس دورا تدریس کردند

عربی ۷آبان

با سلام

امروز آقای ناصری از ما خواستند تا از صفحات ده تا پانزده کتاب ،سوال طرح کنیم، در سه سطح سرباز ،سردار و سپهبد.بعد برگه ها را گرفتن و به صورت اتفاقی هر برگه ای را به یک نفر دادند تا سوالات طرح شده ،حل شود.

ما درحال پاسخ دادن به سوالات بودیم که زنگ خورد و ایشان گفتند در خانه تکمیل کنید و برای جلسه بعد همراه داشته باشید.

در مورد تکلیف(ماموریت) هم گفتند همه ی التمارین درس باید انجام بشود و همین طور قسمت هایی که جای خالی هست و باید پر شود به اضافه ی نقشه ی ذهنی درس.

یکشنبه ۷ آبان درس عربی گروه B

اقای ناصری گفتند کی می خواهد پله اضافه بگیرد استاد اتظار داشتند چند نفر دست بگیرند اما بیشتر کلاس دستشان را با لا بردند پس استاد گفتند هر کس دوست دارد پله ی اضافی بگیرد از صفه ی ۱ تا ۱۵ کتاب عربی ۱۰ سوال در بیارد برای اینکه سوال ها سخت نباشد گفتند ۴ گزینه ای باشد و هر ۳ سوال ۵۰ پله ۶سوال ۱۰۰ پله ۱۰ سوال ۱۵۰ پله است نوشتن سوال خیلی طول کشید پس استاد زود تر برگه ها را از بچه ها گرفتند و به صورت تصادفی بین بچه ها پخش کردند اما چند نفر از بچه ها نتوانسته بودند ۱۰ سوال را در بیارند پس بعضی از بچه ها پله را نگرفتند در زمانی که باقی مانده بود بچه ها سوال هارا جواب دادند اماوقت چک کردن نشد پس بچه ها سوال هارا به طراحش دادن و استاد گفتند جلسه بعد سوال هارا چک کرده باشند

عربی زنگ اول

سلام بچه ها امروز آقای فهامی درباره فعل مضارع گفتند
درباره تعریف فعل مضارع _ساخت فعل مضارع_ معنای فعل مضارع توضیح دادند .
و یک سری مثال برای ساخت فعل مضارع _معنای فعل مضارع گفتند که من عکس های آن را می‌فرستم .
حالا تعریف ساخت فعل مضارع:هر فعل مضارع از سه بخش است .
۱) حروف آتین یا تینا منظور منظور یکی از حرف های أ.ت.ی.ن است
۲) ریشه فعل دارای سه حرف است مثل :ذ ه ب .ک ت ب.ج ل ی است .
۳)شناسه فعل آخر فعل مضارع آمده و هر سیغه را از سیغه دیگر متمایز میکند حروف أتین +ریشه فعل +شناسه

یکشنبه زنگ سوم ۳۰ مهر

استاد گفتند یکشنبه ها برای حل تمرین و سوال و نشان دادن پله ها است. گفتند هر تکلیفی که است تا جمعه ساعت ۱۰ شب وقت دارید و بعد درباره ی زود خوابیدن گفتنند و درباره فواید ان گفتند و صفه های ۱۴ و ۱۵ را پرسیدند و گفتند اگر می خواهید پله ی جزوه را بگیرید پس باید تمرین کتاب را در دفتر بنویسید

عربی 23 مهر

با سلام

امروز آقای ناصری ابتدا تکالیف جلسه ی قبل را چک کردند و پس از آن صفحات 11 تا 15 را مرور کردیم . بچه ها تمرین ها را می خواندند و هر جا

لازم بود آقای ناصری توضیحات بیشتری می دادند و یا ترجمه می کردند.

یکی از دوستان حروف شمشی و قمری را توضیح داد و گفت:اگر ابتدای کلمه ای یکی از حروف شمسی یعنی (ش ن ل ت ز ر د س ط ذ ض ظ ث ص) باشد (ل) خوانده نمی شود و حروف شمسی تشدید می گیرد . مانند الشمس یا الناجح .ولی در حروف قمری (ال) به راحتی تلفظ می شود.

سه شنبه 17مهر عربی

ان روز بعد از وارد شدن به کلاس اقای ناصری وارد کلاس شد می خواستند امتحان بگیرند بچه ها روی می میزدند که امتحان نگیرد ولی تا که گفتند اپنبوک است بچه ها بسیار خوشحال شدند .این امتحان پله ای بود و به سه قسمت تقسیم شده بود سرباز ، سردار ، سپهبد این امتحان جمله ای بود و پنج دقیقه بود من با زمان کمم توانستم حداقل رتبه ی سرباز را گرفتم یادم رفتکه بگویم قبل از امتحان درس معجم را به ما یاد دادند وبهد امتحان را گرفتند من پیش شخسی به نام محمد جواد کریمی نشاسته بودم ایشان بعد از انکه زمان تمام شد گفتند هر که تا یک دقیقه ی دیگر اورد که اورد و گرنه برگه ی ان را نمی گیرم.همه برگه را دادند بعد اقای ناصری ادامه ی درس را دادند و موموریت را که گفتند زنگ خورد و همه حمله در شدند به بیرون.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                   پایان