هنر ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
امروز آقای علی خاستی وارد کلاس ما شدند و داستان امروز را راجع به شهرهای خیالی و فانتزی ترسناک توضیح دادند مثلاً میگفتند یک امپراطوری بود که در آن امپراتوری قهرمانی وجود داشت و آن قهرمان مردم شرور آن کشور را شکست داد یا مثلاً یک داستان گفتند که شهر بود که از سبزیجات تشکیل شده بود که امپراتوری آن شهر سبزیجات هویجها بودن و هویجها آن جا را اداره میکردند یا یک امپراطور ظالمی بود که توسط شورش مردم آن شهر شکست خورد و از بین رفت بعد استاد به ما گفتند که گروههای دو یا سه نفره تقسیم بشید همه این کارا کردند هر کسی راجع به یک شهری حرف میزد یکی ترسناک دیگری قهرمان و غیره بچهها اول باید شخصیت قهرمان پای خود را انتخاب و سپس راجع به آنها داستانشان را بنویسند و سپس نقاشی و تصویر آن شهر خیالی را بکشند و در کلاس ارائه دهند.
تکالیف : برای جلسه بعد بچه ها باید داستان شهر خیالی خود را آماده کنند و در کلاس ارائه بدهند.