دوشنبه زنگ سوم ۱۴۰۳/۱/۲۰

                    به نام خدا

امروز در زنگ سوم حساب هر دو کلاس با هم به سالن پایین رفتیم. اول به هر گروه مقداری مانی دادند که باید با آنها یکی از سه نوع سوال آسان متوسط سخت میخریدیم و در صورت دادن جواب درست دو برابر قیمت سوال به ما داده می‌شد. و کسی برنده بود که مانی بیشتری داشت.

زنگ سوم دوشنبه 27 فروردین

به نام خدا ما اول زنگ رفتیم و امتحان قرآن را دادیم بعد از آن به کلاس تلاش رفتیم و آنجا کلاس داشتیم .آقای فیرونیا یک قسمت  سفر های علمی که درمورد گوارش بدن انسان بود را برای ما گذاشتند . خلاصه : بچه ها با معلمشان در سفر خیالیشان کوچک شده بودند و به بدن یکی از بچه ها  رفته بودند و دستگاه گوارش آن را دیدند ابتدا به دهان رفته و دیدند که اول دندان ها غذا را خرد می کند بعد از دهان به مری رفته و آن جا انقباض لوله ی مری به حرکت آن ها سرعت می بخشد و آن را اسان می کند بعد به معده رفته  و آن جا  و تکه های غذا  ویک آدامس هضم نشده را  در اسید وآنزیم معده دیدند که آنجا بودند و بعد به مقصد نهایی گوارش یعنی روده ی باریک که با پرز هایش مواد مورد نیاز بدن را به خون می دهد رسیدند بعد بقیه ی مواد که جذب نمی شوند به روده ی بزرگ می روند آن جا کثیف  و بوی بد می دهد بعضی مواد مورد نیاز که  جذب نشده اند آنجا جذب می شوند و بقیه باید از بدن دفع شوند (و با دفع مواد زائد ازبدن کار گوارش تمام می شود.) آدامس جذب بدن نشده بود . تقریبا سفرشان تمام شده بود.  بعد کلاس تمام شد.

حساب روز دوشنبه، زنگ چهارم، 27 فروردین ماه 1403

به نام خدا. سلام دوستان. من امیرمحمد سعادتمند هستم و خیلی خیلی خوش آمدید به مستند سازی امروز من.

امروز، دوشنبه، 27 فروردین ماه 1403 استاد یادگاری سر کلاس حاضر شدند. استاد اول از همه شروع به حضور و غیاب کردند، میان حضور و غیاب یکی از بچه ها منفی انظباطی به دلیل نامنظمی گرفت…بعد حضور و غیاب هم یادش آمد که کیفش در کلاس نیست…خلاصه، همین اول کلاس بچه ها اعصاب استاد را خورد کردند. بعد از آن استاد فرمودند که کتاب درسی را باز بکنیم. ما هم باز کردیم.از گوشه کلاس خواندن سوال و حل آن شروع شد.در همین حین استاد هم ازر فرصت استفاده کردندتکالیف بچه ها را دیدند. متاسفانه چندتا از بچه ها تکلیف ننوشته بودند و با بهانه هایشان به سر کلاس آمده بودند…ما یه صفحه با عنوان تمرین داشتیم که آن را آخر کار یعنی بعد از اینکه آن 2 صفحه تمام شد، تازه شروع به حل آن صفحه تمرین کردیم…آنها را هم انجام دادیم. بعد از آن استاد حرف هایی در مورد امتحان زدند…بعد از آن هم نزدیک های زنگ مدرسه خورد و به خانه هایمان رفتیم…

تا مستند سازی هفته بعد، خدانگهدار.

1403/1/28سه شنبه زنگ اول

آقای کبیری شروع به حضور و غیاب کردند و بعد گفتند:اگر کسی خاطره ای از سفر به مشهد دارد بگوید .پس از گفتن خاطره ها شروع کردیم به خواندن گروهی قران صفحه ی 316 سوره ی طه که درباره ی دوئل کردن حضرت موسی و ساحران فرعون بود و جادوگرانی که به خداوند ایمان اوردند و فرعون گفت:من دست و پای شما را به صورت ضربدری قطع میکنم و به درخت نخل میخکوبتان میکنم ولی ساحران گفتند :که تو شاید این دنیای مارا بگیری ولی ما در راهی هستیم که بهترین راه است.«انما تقضی هذه الحیاه الدنیا»«و الله خیرا و ابقی»بعد از از تمام شدن صفحات رو خوانی اقای کبیری نکته ای را گفتند: که اگر خدا را فراموش کنیم زندگی برایمان سخت تاریک میشود..«فان له معیشه ضنکا» و بعد از گفتگو درباره ی این نکته یک کلیپ از برنامه ی تلویزیونی محفل برایمان گذاشتند.

زنگ سوم (درس عربی)۱۴۰۳/۱/۲۸

به نام خدا
در زنگ عربی امروز به خواندن نصف زمان کلاس به خواندن درس ۱۳ پیام ها و بقیه کلاس را هم تمرینات از پیش حل شده عربی را کار کردیم.
در قسمت پیام‌ها علاوه بر خواندن درس ۱۳ آقای ناصری برای امتحان به ما یادآوری کردند که قسمت‌های خودت را امتحان کن به علاوه احادیث داخل متن را بخوانیم و برای درک و یادگیری بهتر درس‌ها قسمت‌های بیشتر بدانیم را هم بخوانیم ا گفتند که این قسمت‌ها در امتحان نمی آیند.
در قسمت عربی هم درس ۸ را کار کردیم که نکات مهمش روزهای هفته، رنگ‌ها و فصل‌ها بودند خدانگهدار.

زنگ اول سه شنبه 03/2/4

آقای کبیری بر روی تخته نوشتند «یا ایها الذین آمنوا استجیبو الله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم»و معنی آنرا زیرش نوشتند«ای کسانی که ایمان آورده اید ،خدا و رسولش را اجابت کنید وقتی شما را به آنچه زنده میکند،دعوت میکند»و بعد از بحث و گفتگو به زندگی نامه سلمان فارسی و شهید چمران پرداختیم. بعد صفحه ی 94 و 95 کتاب را نوشتیم و چک کردیم.شروع کردیم به درس جدید{ص96} که تلفظ درست حرف ذال بود که به صورت نوک زبانی گفت میشود مانند حرف {ث}…و بعد صفحه 97 را روخوانی کردیم و 2نفر هم ترجمه اش را خواندند.وبعد هم برگه های امتحان فروردینمان را دادند.

شنبه زنگ سه۱۴۰۳/۲/۱

اقای دوستی حال خوبی نداشتند و به جای آقای دوستی آقای رفیعیائی به کلاس آمدند بچه ها شروع به فرستادن صلوات و شعری که بعدش میگن کردند (و اهلک عدوهم اجمعین بالاخص منافقین در قفس..) بعد آقای رفیعیائی گفتند که حمد شفا برای آقای دوستی بخونیم که انشالله بهتر بشن و بعد رفتیم سراغ معیار من در انتخاب دوست چیست  سپس سوالات ص ۸۹ را خواندیم پاسخ دادیم و هرکس داوطلب میشد و بر روی تابلو می‌نوشتند صدا می‌زدند نظر خود را میگفتند و نمره ای می‌گرفتند بعدم معیارامون برای انتخاب دوست رو پرسیدن که مثلا آقای حق شناس گفتند معیار من فقط اعتقاداتشه یکی گفت اخلاقه و .. گفتند صفحه ۹۱ از فعالیت ۴ را خودمون توی خونه مطالعه و انجام دهیم

حساب زنگ چهارم

به نام خدا
در کلاس امروز صفحاتی از کتاب را حل کردیم که در مورد
۱. ریشه‌های مثبت و منفی
۲. مربع
۳. حل کردن رادیکال های اعداد گنگ به صورت تقریبی
۴. جذر و مجذور
بود و برای هرکدام توضیحی داده شد.
سپس حل کردن رادیکال با اعداد منفی را یاد
گرفتیم و بعد از آن هم تمرین‌های ترکیبی صفحه ۹۶ را حل کردیم‌.
صفحات ۱۱۲ و ۱۱۳ کتاب هم تکالیف پنجشنبه هستند.

علوم زنگ اول

به نام خدا امروز در ابتدا وقتی آقای فیروز نیا وارد کلاس شدند گفتند کتاب ها را بر روی میز بگذارید شروع به خواندن کردیم و در رابطه با ویتامین ها صحبت کردیم که ویتامین ها دو دسته هستند k/e/d/a که جانوری هستند

و b/c که گیاهی هستند سپس در باره پروتئین ها صحبت کردند و چند تا نکته پزشکی به ما یاد دادند مثلا کسی که آهن کم دارد بد اخلاق است صورت زرد دارد و کسی که آهن زیاد دارد دیدید که دندان های آن افراد سیاه هست و در راطه با افرادی که شکمشان کار نمیکند گفتند باید چیز هایی که فیبر دارند بخورند مانند آلوچه و کاهو که جز مهم ترین مواد غذایی هوایی هستند که دارای فیبر هستند و در آخر هم چند تا نمونه سوال از همین فصل حل کردیم و به ما گفتند ما برای عید تکلیف نداریم اما پس از اولین جلسه بعد عید یک امتحان کلی گرفته میشود

فیزیک ، زنگ آخر 19 بهمن ماه

به نام خدا
اول از همه اقای صیاد زاده کتاب کار ها را چک کردند و بعد جزوه را دیدند. این جلسه اقای صیاد زاده درمورد انرژی هسته ای صحبت کردند. انرژی هسته ای انرژی تجدید ناپذیر است . انرژی هسته ای با سوختن گرمای زیادی به علاوه سه یا دو نوترون و عنصر های کریپتون و باریم تشکیل می شود.
اول از همه با استفاده از یک نوترون یک اتم اورانیوم 235 باعث متلاشی شدن میشود. اورانیوم ها دیگر مثل 236 و 238 و … ناپایدار نیستند و فقط اورانیوم 235 ناپایدار است.
بعد از ان اتم نابود شده و سه یا دو نوترون را شلیک می کند که دوباره اتم های دیگر برخورد می کند. این کار به صورت زنجیره ای اتفاق می افتد. سپس اب به بخار تبدیل شده و توربین را می چرخاند و ژنراتور برق را تولید می کند.
غنی سازی اورانیوم اینگونه است که ما با گاز فلئور  اورانیوم 235 تا فقط اورانیوم 235 بدست بیایند. بعد از ان گاز را با دستگاه سانتروفیوژ جدا و در نهایت اورانیوم 20 درصد ،  50 درصد یا 90 درصد غنی میشود. ما  بخاطر جدا سازی اورانیوم 235 از 236 و 237 و … به اورانیوم 235 نیاز داریم. برای اینکه اتم ها اورانیوم 235 ناپایدار هستند و  انواع دیگر پایدار هستند.

باتشکر