زنگ ورزش 18 آبان 1402

آن روز داخل اوتوبوس خیلی آرام و بی سر و صدا به سمت ورزشگاه حرکت کردیم.
در کلاس مسئولیت پس از کمی دویدن و بعد هم نرمش های آقای اله یاری تیم کشی شروع شد. سپس در بازی ها تیم رضایی با 12 امتیاز اول شد. در این مسابقات خود رضایی موفق به زدن 3 گل شد ولی آقای اله یاری هم با زدن 3 گل اجازه ندادند که آقای رضایی تنها آقای گل آن روز باشند. به نظر من نامزد های بهترین بازیکن ها را هم میتوانیم از بین آقایون اله یاری با نجات دادن تیم خود از باخت های زیاد، آقای رضایی با گلزنی ها و آقای سیرانی که مثل همیشه بازی سازی فوق العاده ای داشتند، هستند.
اما بعد از تمام شدن ورزش بچه ها در اوتوبوس ترس داشتند و قرآن ها را در دست گرفته و می خواندند و تمرین می کردند به خاطر این که آن روز ما امتحان قرآن داشتیم و بچه ها نمره بالایی می خواستند پس چاره ای جز خواندن نداشتند.

زنگ اول پنجشنبه 11آبان 1402

بچه ها آرام و بدون سر و صدا در اتوبوس سر کردند تا به ورزشگاه رسیدیم و پس از گرم کردن تیم کشی کردیم و بعد بازی ها را آغاز کردیم.
در این بازی ها اله یاری با 5 گل آقای گل شد و تیم سیرانی هم با 13 امتیاز تیم اول شد.
از رویداد های مهم هم یک صحنه ای بود که آقای منجوقی توپ را با سرعت 500 کیلومتر به ساعت به آسمان کوبیدند و توپ در میله های سقف گیر کرد اما بعد از آن آقای ملکی و بچه ها با یک میله توپ را از سقف بیرون کشیدند.
این هفته چون دیدگاه هم به قابلیت ها اضافه شده نامزد بهترین بازیکن میذارم و حق انتخاب را به شما میدم.
آقای اله یاری با پنچ گل زده، آقای سیرانی با بازی سازی زیباشون، آقای اعظمی با دروازبانی خوب، خودم با بازیسازی خوبی که انجام دادم.
در راه برگشت هم هیچ کاری نکردیم فقط بچه ها چند بد و بیرا به حساب گفتند و رسیدیم.

زنگ ورزش ۸٫۱۲

سلام

امروز با یک اتوبوس کلاس ما و کوشش را به ورزشگاه بردند.

اول کار چند نفر از بچه ها پنالتی زدند و بعد گرم کردیم.

این دفعه سه تیمه بازی کردیم که سرگروه ها اینطوری بودند:

۱- عاصمی

۲-میرمحمد صادقی

۳-مهرعلیان

ایندفعه به هر تیمی حداقل ۴ بازی رسید.

آخر کار هم من با چند تا کوششی بحثم شد و برا هفته بعد مسابقه کلاسی گذاشتیم تا ببینیم فوتبال کدوم تیم بهتره که البته مشخصه و نیازی به گفتن ندارم.

روز پنج شنبه زنگ ریاضی 8/11

به نام نامی نامی که نامش نامی نام هاست

اول از همه الهی شکر مثل دفعه‌ی قبل با مینی بوس نرفتیم و با اتوبوس رفتیم تا (رسیدیم ببخشید میگم) همانند حیوانات از قفس ازاد شده همه به سمت سالن های خودشون رفتن

مثل همیشه اول نرم‌دوی کردیم و بعد دویدیم

بعد حلقه زدیمو آقای حدادی اومد وسط گرم کردیم فوتبالی ها و غیر فوتبالی ها جدا شدند

به دوتا تیم تقسیم شدیم اقای رفیعایی هم اومدن تو فوتبال و تمام انبیا و ائمه رو با گل ها شاد کردن و با نتیجه ۱۶ بر ۱۰ پیروز شدند

زنگ اول روز پنجشنبه 1402/8/4

بچه ها در مینی بوس خیلی آرام سر کردند و من فکر میکنم دلیل آرام بودن آنها نبود آقای محسنی در کلاس مسئولیت است. وقتی وارد سالن هم شدیم بچه ها خیلی خوب دویدند و گرم کردند که دلیلش را نمی دانم. بعد از اینکه آقای ملکی توپ ها را باد کردند شروع به تیم کشی و بازی کردیم. تیم آقای شیران تیم موفق در آن روز بودند که موفق شدند 14 امتیلز کسب کنند. آقای نیاسری با 3 گل آقای گل آن روز شدند. بهترین بازیکن از نظر من یا آقای نیلسری با نمایش زیبا و گلزنی های خود بودند یا آقای محمد جواد کریمی با دفاع و 2 گلی که به ثمر رساندند یا خودم که با کمک آقای نیاسری توانستم پاس گل های خوب و دفاع و بازیسازی خوبی را به نمایش بگذارم. در آخر که به سمت مدرسه حرکت می کردیم بچه سر و صدا کردند و از آقای فیروزنیا بستنی می خواستند.

ورزش پنج شنبه 1402/8/4

به نام خدا

در امروز وسیله نقلیه مثل قبل اتوبوس نبود و مینی بوس بود

توی راه از اقای نوس قادرانی بخاطر دوغا گوشفیل خیلی تشکر شد و مجازات اقای رشمانی شیر موز و اقای کلاهدوزان پیتزا تصویب شد

تا رسیدیم مانند بربر ها دنبال توپ دویدیم

اقای رفیعایی خسته بود

اول نرم دوی کردیم و دویدیم و دایره زدیم و اقای یوسفی رفت وسط برای گرم کردن. ما همه با هم گرم کردیم

بعد گرم کردن به دو دسته تقسیم شدیم (فوتبالی ها)و(وسطی.بسکتبال)

بعد اقایان مشیری و رفائی کاپتان شدن و یار کشیدن تیم ها خییییییلی نابرابر بود و برای همین دلیل ما با نتیجه‌ی ۱۲بر۳ باختیم و بازیکن منتخبمون اقای میر شعیدی شد

زنگ ورزش ۷٫۴

اینبار دو کلاس تلاش و کوشش را با دو مینی‌بوس جدا به سالن بردند.

کلاس ما در سالن دوم رفت و آقای ملکی اونجا بودند.

کلاس به چهار تیم تقسیم شد و سرگروه ها اینطوری بودند:

سرگروه اول: موسوی

سرگروه دوم: متین عبدالهی

سرگروه سوم: مهدی

سرگروه چهارم: نقاش‌زرگریان

به هر تیمی حداقل سه بازی رسید و بعد هم با همان دو مینی بوس به مدرس برگشتیم.

زنگ اول پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲

امروز وقتی تو اتوبوس که داشتیم می‌ رفتیم بچه ها اون قدری که توی اردو یا توی ورزش های اصلی شعر می‌ خواندند، شعر نخواندند و سر و صدا نکردند.

بعد که رسیدیم پس از ورود به سالن شروع کردیم به گرم کردن که باز هم بعضی ها فکر می کردن اومدن دوی ۴۰۰ متر تو المپیک ولی بعضی ها هم درست و آروم می دویدند درست گرم می کردند. پس از نرمش های آقای اله یاری و تیم کشی بازی بازی ها شروع شد.

اون روز آقای سیرانی با ۴ بهترین گلزن شد ولی تیم آقای منجوقی ۱۴ امتیاز اول شد. به نظر من بهترین بازیکنان یا آقای زرگریان با دروازبانی عالی بودند، آقای سیرانی با آقای گل بودن و یا آقای حق شناس با دفاع خوبشان.

باز هم در راه برگشت بچه ها زیاد سر و صدا نکردند و جلوی آقای راننده آبرو داری کردند تا رسیدیم مدرسه.

پنجشنبه ورزش

اول بچه ها به صف سوار شدن وهمه سوار شدن این دفعه بچه ها کم تر از دفعه قبلی شعر خواندن.
بعد کلاس از هم جدا شدن ما شروع کردیم به دویدن وکفعمی صدرا کششی کار کرد
بهد آقایان محسنی احمدی زندی و آن نفر را یادم نمی یاد😅😅تیم کشی کردن.
محسنی آقای رفیعای را کشدن
تیم محسنی با سه برد ودو مساوی برنده شد
البته با کمک داوری وکردن تیمه که مشفقی توی آن بود بردنده می شد
به این صورت تیم ما که تیم زندی باشد تنها گل را به آقای رفیعای گل زد وبعد ما از جون دفاع کردیم که هر یک دقیقه یک توپ شلیک می شد و بعد یک پنالتی برای خطا روی محسنی گرفتن که گل نشد. وبعد کفعمی علی یک هند کردن وداور دید ولی نگفت وبعد دو بار توپ را به سمت دروازه زدن و گل نشد ولی آقای رفیعای می خواست شوت بزند داور کفت هند وآقا رفیعای گفت پنالت وگل شد ولی همه اعتراض کردن ولی نه آقای سلیمی قبول نکردن در صورتی که این حرکت فرصت دوباره(وانتاژ) بوده بود بهد بچه ها برون وایسادن تا اتوبوس بیاید و آقای مجید آن هارا بخاطر بدون اجازه بدرون آمدن دعوا کرد.

پنجشبه زنگ اول ورزش 1402/7/19

اول سورا اتوبوس شدیم وهرکسی کنار کسی نشت وآقای رفیعیای کنار من نشست وبچه های برای بدست آوردن وچاپلوسی شعر های جدیدی می سرودن
ولی موفق نشدن وما به مخصد رسیدیم هدفی ها ومسعولیت ها از هم جدا شدن وبرای ما آقای رفیعیای حضور وغیاب کردن و از بعضی ها میانگین bmiرا در خاست کردن
بعد دویدیم وگرم کردین و کشیشی کار کردیم بعد آقایا کفعمی محسنی پناهنده ومعصومینای یارکشی کردن(معصومینا آقای رفیعیای را کشید)
بعد بازی کردیم مهم ترن اتفاف گل بهخودی باسر احمدی (البته نمی توان آن گل بخودی عالی را نادیده گرفت که استاد یه پا دوپا کردن وبازبه کات دار بهترین گل به خودی را زدن)
بازی کردیم تیم آقای محسنی بانیم آقای رفیعیای مساوی شد ولی آقای رفیعیای نتوانستد گل بزنن
وبعد سوار اتوبوس شدیم وبچه ها دوباره شروع کردن به شعر خوانی وچاپ لوسی و بحث کردن در مورد فوتبال وگل های زدن وخورده.