پنجشنبه ورزش

اول بچه ها به صف سوار شدن وهمه سوار شدن این دفعه بچه ها کم تر از دفعه قبلی شعر خواندن.
بعد کلاس از هم جدا شدن ما شروع کردیم به دویدن وکفعمی صدرا کششی کار کرد
بهد آقایان محسنی احمدی زندی و آن نفر را یادم نمی یاد😅😅تیم کشی کردن.
محسنی آقای رفیعای را کشدن
تیم محسنی با سه برد ودو مساوی برنده شد
البته با کمک داوری وکردن تیمه که مشفقی توی آن بود بردنده می شد
به این صورت تیم ما که تیم زندی باشد تنها گل را به آقای رفیعای گل زد وبعد ما از جون دفاع کردیم که هر یک دقیقه یک توپ شلیک می شد و بعد یک پنالتی برای خطا روی محسنی گرفتن که گل نشد. وبعد کفعمی علی یک هند کردن وداور دید ولی نگفت وبعد دو بار توپ را به سمت دروازه زدن و گل نشد ولی آقای رفیعای می خواست شوت بزند داور کفت هند وآقا رفیعای گفت پنالت وگل شد ولی همه اعتراض کردن ولی نه آقای سلیمی قبول نکردن در صورتی که این حرکت فرصت دوباره(وانتاژ) بوده بود بهد بچه ها برون وایسادن تا اتوبوس بیاید و آقای مجید آن هارا بخاطر بدون اجازه بدرون آمدن دعوا کرد.

پنجشبه زنگ اول ورزش 1402/7/19

اول سورا اتوبوس شدیم وهرکسی کنار کسی نشت وآقای رفیعیای کنار من نشست وبچه های برای بدست آوردن وچاپلوسی شعر های جدیدی می سرودن
ولی موفق نشدن وما به مخصد رسیدیم هدفی ها ومسعولیت ها از هم جدا شدن وبرای ما آقای رفیعیای حضور وغیاب کردن و از بعضی ها میانگین bmiرا در خاست کردن
بعد دویدیم وگرم کردین و کشیشی کار کردیم بعد آقایا کفعمی محسنی پناهنده ومعصومینای یارکشی کردن(معصومینا آقای رفیعیای را کشید)
بعد بازی کردیم مهم ترن اتفاف گل بهخودی باسر احمدی (البته نمی توان آن گل بخودی عالی را نادیده گرفت که استاد یه پا دوپا کردن وبازبه کات دار بهترین گل به خودی را زدن)
بازی کردیم تیم آقای محسنی بانیم آقای رفیعیای مساوی شد ولی آقای رفیعیای نتوانستد گل بزنن
وبعد سوار اتوبوس شدیم وبچه ها دوباره شروع کردن به شعر خوانی وچاپ لوسی و بحث کردن در مورد فوتبال وگل های زدن وخورده.