چهارشنبه. زنگ فارسی. ۳ آبان

سلام

امروز آقای صیاد زاده به جای آقای مجیدی که با نهمی ها اردو رفته بودند به کلاس وارد شدند. گفتند موضوع امروز ما چگالی است . اول مثال سنگ را زدند. و بعد گفتند یک دفترچه بردارید و در آن یادداشت کنید و بعد به دفتر فیزیک انتقال دهید . بعد از مثال سنگ ایشان رابطه ی چگالی را گفتند:جرم تقسیم بر حجم جسم. و بعد تعریف کردند چگالی را :جرمِ واحدِ حجم. بعد آزمایش چگالی آب را انجام دادندو بعد نتیجه گرفتیم که چگالی یک سی سی آب با یک لیوان آب با یک استخر آب یکسان است. و نکته ای را بیان کردند که چگالی برای هر ماده با جنبش ثابت یکسان است. و  واحد های دیگر چگالی را گفتند: (گرم بر میلی لیتر)(کیلو گرم بر لیتر)و … بعد آزمایش چگالی سنگ را انجام دادیم:جرم مساوی با ۴۰ گرم. حجم هم مساوی با ۸۴ سی سی را منهای ۷۰ سی سی می کنیم که می شود ۱۴ سی سی . چگالی سنگ هم می شود ۴۰ سی سی تقسیم بر ۱۴ سی سی که می شود ۲.۸۵(g/cc).

خدانگهدار

چهارشنبه.۲۶مهر.زنگ فارسی

سلام

آقای مجیدی وارد شدند . گفتند امروز حوصله ندارند . بعد گفتند کتای های فارسی را بیاورید تا ادامه ی شعر درس اول را پیش ببریم . اول من را صدا زدند و من بیت

روی هر شاخه جیک جیک کنم

در دل آسمان رها باشم

را خواندم و بررسی اش را کردم . بعد از من آقای مجیدی به نوبت تمام بچه هارا صدا زدند و بقیه ی ابیات این شعر را پیش بردیم تا به بیت

زنگ تفریح را که زنجره زد …

رسیدیم استاد آرایه ی واج آرایی را توضیح دادند که:

بعضی وقت ها شاعر یا نویسنده برای زیبا تر شدن کلام با تکرار کردن یک واج (حرف یا صدا)در یک متن کوتاه یک موسیقی ایجاد میکند. به این حالت واج آرایی میگوییم.

زیبا ترین حالت واج آرایی اینکه موسیقی در خدمت محتوا باشد .

و ما در دفتر قسمت جزوه ها نوشتیم .

در همین مور  ایشان مثالی زدند :

براو راست خم کرد چپ کرد راست

خروش از خم چرخ چاچی بخاست

و آقای مجیدی این بیت را روی تخته نوشتند و ما در دفتر نیز نوشتیم . بچه ها سعی می‌کردند آن بیت را بخوانند و حفظ کنند . در همین لحظات زنگ به صدا در آمد . و بچه ها رفتند.

. خدا نگهدار.

 

زنگ فارسی.هفتم مسئولیت.چهارشنبه

(سلام)

آقای مجیدی وارد کلاس شدند . بعد از سلام و احوالپرسی ایشان گفتند:دفتر های فارسی را روی میز بگذارید تا تکالیفی که بعضی ننوشته اند را ببینم . بعد از دیدن تکالیف گفتند:دفترچه امتحان آغازین را در بیاورید تا سوالات فارسی اش را چک کنیم . بچه ها یکی یکی جواب سوالات را میدادند و آقای مجیدی هم توضیح کوچکی برای هر سوال میدادند. گاهی وقت ها آقا با ما شوخی میکردند و گاهی وقت ها بچه ها با آقا ی مجیدی شوخی میکردند و کلاس خیلی باحال شده بود . بعداز انجام دادن سوال ها آقای مجیدی گفتند:کتاب های فارسی تان را بگذارید روی میز تا تکلیفی که گفته بودم که جملات و آرایه ها ، مرتب سازی و معنی های درس اول را انجام دهید را ازتان بپرسم . آقای شیران و آقای صادقی دو بیت اول شعر درس اول را خواندند و بعد زنگ خانه به صدا در آمد و آقاگفتند :فردا هم احتمالا به جای نگارش فارسی دارید پس برای فردا هم آماده باشید و به بچه ها خسته نباشید گفتند و بچه ها هم به آقا خسته نباشید گفتند و کلاس فارسی تمام شد .

(خدا حافظ)