استاد گفتند به سالن پایین بیایید ، و بنشینید.
استاد درس ۱۱ را به طوره داستانی درباره ی کارخانه
کار خانه ای تشبیه کرد.
استاد گفتند : !!
استاد گفتند چشم هایتان را ببندید و فکر کنید در کار
کارخانه هستید یکی میآید برق را روشن میکند به
به این کار « میتو کندری » میگویند این کارخانه یک انبار دارد که برای ذخیره آب و غذا و مواد دفعی که این انبار نامش « واکوئل » است.
بعد آن بسته ها را باید بسته بندی کرد و آن را
« گلژی » انجام می دهد ، و به بیرون پرت میکند که همان ترشح است .
و آن مواد را حمل میکنند توسط « شبکه ی اندوپلاسمی » که توسط لوله ، کیسه ، است
هر کارخانه یک برند دارد این کارخانه اسمش « پروتئین » است.
مووفق باشید . (: