زندگی, هفتم مسوولیت

امتحان زندگی چهارشنبه 1402/9/22

امروز برای امتحان همه داشتند می خواندند و تمرین های زیادی می کردند یا بهتر است بگویم دیروز می خواندند و تمرین می کردند.بعد از این که همه ی بچه ها در مدرسه حضور پیدا کردند،اقای اخوان جای نشستن پچه ها را برای امتحان زندگی مشخص کردند.روز قبل از امتحان استاد گفته بود که امتحان خیلی سخت است.بعد از این که وقت امتحان کتبی تمام شد و معلم ها برگه ها را از بچه ها گرفتند گفتند که ما به صورت گروهی بنشینیم تا به ما برنامه ی 3 ساعته ی خود را توضیح دهند بعد از این که کل برنامه را به ما توضیح دادند گروه ها برای خود یک قلمرو خریداری کردند و بعد از همه ی خریداری ها گروه ها برگه ی اول خود را گرفتند وبه سمت قلمروهایشان رفتند.بعد از این که گروه ها برگه ی داستان خود را مطالعه کردند به جست و جوی برگه های دوم رفتند.البته برای انجام هرکاری اقای دوستی پست های حسابدار،فرمانده،مذاکره کننده،سخنگو و کاتب را مشخص کرده بودند.بیشتر گروه برگه ی دوم را پیدا کرده بودند و به انجام عملیات های داخل برگه ی دوم مشغول بودند.تا بتواندند کار خود را تمام کنند البته گروه ها برای پیش بردن بعضی از کار های به وسایلی نیاز مند بودند و باید ان را از اقای رفییایی می خریدند ولی می توانستیم از گروه های دیگر هم ان وسیله را بخریم.ما زمانی که در قلمرو ی خود بودیم باید کارهایی مثل زیبایی قلمرو انجام می دادیم تا بتوانیم امتیاز و نمره ی بیشتری بگیریم.زمانی که امتحان داشت به پایان می رسید اقای دوستی گفت که اگر کسی چیزی برای فروش یا تزیینات دارد بیاید و به من بفروشد تا به ان امتیاز اضافه کنیم.زمانی که امتحان به پایان رسید اقای ذوستی قلمرو ها را از گروه ها خریداری کردند و به انها امتیاز نهایی را اعلام کردند.

 

ممنون از نگاهتون