زندگی, هفتم مسوولیت, هفتم هدف

امتحان زندگی

به نام خدا
امروز بعد از کلی که ما را ترسوندن امتحان زندگی را شروع کردیم اول به ما گفتن که با دفتر زدگی هاتون بیا ید امتحان بدید و ما شروع کردیم بهامتحان هر کلاس توی 4 تا بودن.
بعد ما امتحان قسمتکتبی را شروعکردیم بهمان گفتن می توانید از دفتر زندگی هایتان استفاده کنید.
بعد تز اتمام زمان چند دقیقه تستراحت کردیم و به ما گفتن گروهی بشنید
و آقای دوستی قمست دوم امتحان را توضیحدادن که به این شرح بود اول به ما نقش ها راتوضیح دادن بعد گفتن هر گروهنقشیبه کسی دهدو بعدگفتن که ما یک سری پولیه شمادادیم و باید با آن ها کار هاییا انجام دهید و بعد سخنگو برگه اول را گرفت گفتند که توی ریگه اوب ما یک سری مکان گفتیم که مجوز ها درون آن ها هستن که با آن ها به برگه بعدی دست پیدا می کنیمهمی گروهها این کا را انجام دادن و ررگه دوم راگرفتن توی آن یکداستان بود و چند تا فعالیت که باید ها را انجام دهید وخرید و فروش کنید در آخر آقای دوستی برگه هاوفعالت ها را از ماخیدن