به نام خدا
ما اول یک امتحان کتبی دادیم که چهار سوال بود . زمان آزمون هم ۳۵ دقیقه بود .
بعد آزمون عملی دادیم . گروهی نشستیم و ۵ نقش داشتیم. . فرمانده و حسابدار و کاتب و مذاکره کننده و سخنگو . اولین
از اول سال گروهی هر امتیازی گرفتیم به سکه های تبدیل شده بود و هر گروه مقداری سکه داشت و خود آنها به ما ۱۵۰سکه دادند .
اولین مرحله هر گروهی مقداری سکه داد و یک مکان را خرید . بعد که خریدیم هر گروه برگه ای گرفت که داخل آن نوشته ای بود و ما باید نسبت به آن نوشته ها آن مکان های مخفی را پیدا می کردیم و بعد به آقای دوستی می گفتیم که این برگه ای که پیدا کردیم مال گروه ماست و آقای دوستی به ما نه یا اره .
اگر می گفتند اره به ما برگه ی دوم می دادند . در این برگه رازش این بود که تزیینی برای کلاس درست می کردیم . هر گروه با سکه های که داشت وسیله هایی خرید . هر کس یک کاری کرد . و بعد آقای دوستی مکان های هر گروه را خرید و کار دستی هایی هم که درست کرده بودند هم از گروه ها خرید .
بعد هر گروه وسایلش را فروخت و امتیاز های نهایی مشخص شد .
پایان