تجربی, هشتم کوشش

1402/9/20تجربی

به نام خدا.

استاد همین که وارد کلاس شدند کلاس ساکت شد. چون بچه ها میدانستند که آقای معتمدی امروز امتحان میگیرند.استاد اول کار صحبتی درمورد امتحان نکردند.آقای معتمدی بچه ها را تا دم مرگ از استرس با خاطراط از فردوسی و سعدی بردند.
بعد هم گفتند یک برگه بزارید روی میز و آنجا بود که بچه ها صدایشان در آمد.همه برگه گذاشتن روی میز و سوال هایی را که آقای معتمدی گفتند نوشتند. سوال ها آسان بود ولی بعضی از بچه ها که اصلا صفحه کتابشان را باز نکرده بودند جواب هارا (به قول آقای فیروزنیا) گاتوری نوشتند و برگه را تحویل دادند.استاد بعد از امتحان جواب یکی از بچه ها را درمورد سوالی که از حیوانات پرسیده بود دادند و سراغ درس رفتند. کتاب را تا فکر کنید صفحه 25 جلو رفتند و کلاس را تمام کردند.

جواب فکر کنید:

الف)تعداد پروتون های یکسان
ب)تعداد نوترون ها متفاوت پس عدد جرمی متفاوت
پ)در خواص شیمیایی مشترک هستند و در خواص فیزیکی وابسته به جرم متفاوت.

(تکلیف ندادند)

                                                                                       پایان