عربی, هفتم مسوولیت

یکشنبه زنگ سوم 1402/9/5

امروز اقای ناصری به کلاس امدند بعد گفتند دیتاشو را روشن کنید یکی از بچه ها سریع به بالای سندلی رفت و ان را سریع روشن کرد و بعدخ ان اقای ناصری لپ تاب خود را با بیلبیلک به ان وصل کردند و پله ها را نشان دادند بعد بچه ها یکی یکی پیش استاد رفتند و دفتر های خود را نشان اقای ناصری دادند ولی من و بقیه ی بچه های دوری ما داشتند موچ می انداختند و تا اخر کلاس با هم حرف میزدیم و از اقای ناصری دور نمانیم که به ما چیزی نگفتند و گذاشتند ما حرف بزنیم .

                                                  خدانگهدار