دروس, نگارش, هشتم تلاش

کلاس نگارش با تاخیر زیاد ۱۴۰۲/۸/۱۵

سلام به دانش اموزان همت هم اکنون که من دارم این متن رو مینویسم اقای رضایی رو در شبکه اصفهان مشاهده میکنم. اقای رضایی کلاس را با قریب به ۲۰ دقیقه تاخیر ان هم با سکوت بود که دلیل ان یک تماس تلفنی خیلی مهم بود.که بعد از ان بلاخره کلاس برگزار شد.ابتدا اقای رضایی طبق معمول گفتند کتاب های گلستان را بگشایید و باب دوم حکایت هفتم فصل اخلاق درویشان را بیاورید. و با لحن مخصوص خودشان شروع به خواندن کردند…. 


اخلاق درویشان

ارادت کرده: میل پیدا کرده است

یک زاهدی مهمان پادشاه بود و وقتی که سر سفره نشست کم تر از حد معمول غذا خورد. و موقع نماز بیش تر از عادت خود نماز خواند. تا تهمتی به او زده نشود.

ظن:تهمت 

ترسم نرسی بکعبه اعرابی               کین ره که تو می روی بترکستانت

بیت بالا= ضرب المثل

چون زاهد به خانه امد دوباره غذایی خواست تا بخورد.

پسری باهوش و تیز داشت که گفت:<<ای پدر مگه تو خونه ی پادشاه غذایی نخوردی؟

گفت:چرا خوردم اما چیزی نخوردم که سیر بشم.پسر باهوش گفت:پس باید نمازت را هم دوباره بخوانی چون نمازی نخواندی که با خلوص قلب باشد.

ای هنر ها گرفته بر کف دست                  عیبها برگرفته زیر بغل
تا چه خواهی خریدن ای مغرور               روز درماندگی  بسیم دغل

اقای رضایی از ما خواستند تا حکایت دیگری را باز کنیم یعنی باب دوم حکایت ۳۷ فصل : اخلاق درویشان  خواندن را شروع کردند…


اخلاق درویشان(۲)

فقیه:کسی که در دین عمیق شده است 

فقیهی از پدر پرسید این اساتید حرف های قشنگی میزنند. ولی من باهاشون حال نمیکنم. به دلیل اینکه اصلا حرف و عمل شان اصلا یکی نیست.

ترک دنیا بمردم آموزند                 خویشتن سیم و غله اندوزند

عالمی را که گفت باشد و بس                 هرچه گوید نگیرد اندر کس       

و دو بیت دیگر…

پدر گفت قبول دارم. اماکاری نداشته باش که چه کسی حرف درست میزند تو به حرف درست ان توجه کن. چون دکتری که راست میگوید اما عمل نمیکند. وبرای این ماجرا سعدی داستانی بیان کرده است….

یک نابینا درشبی در گِل و لجن گیر کرده بود و فریاد میزد :ای مسلمانان یکی نیست که یک چراغی به من بدهد؟؟فردی گفت:تو که چراغ را نمیبینی پس چراغ میخواهی چکار ؟؟


خب این هم از داستان دوم امیدوارم از این تعریف من خوشتون اومده باشه خداحافظ راستی تکلیف رو اون پاییین نوشتم(:

 

 

 

تکلیف:ص ۳۲ کتاب نگارش