امروز در زنگ آخر من مهارت کارگاه چوب را داشتم اول که وارد کارگاه شدیم بعد از ۱۰ دقیقه آقای بیات نیامدند تا یک دفعه آقای مجیدی گفتند تا وقتی که آقای بیات وارد کارگاه نشدند کسی وارد کلاس نشود ماهم به حرف ایشون گوش کردیم با اینکه با اشتیاق منتظر پروژه ی آن روز بودیم وقتی به سالن بالا رفتیم ومتوجه شدیم که مربی کار با چرم هم نیامده بودند پس ماهم رفتیم پیش دوستانی که کار با چرم داشتند صحبت کردیم بعد از چندین دقیقه آقای بیات آمدند وبچه ها به کمکشان رفتند وچوب هایی که برای بچه ها تهیه کرده بودند را به کار گاه بردند
ماباید آن روز مرحلهی اول از پروژهی خودمون رو درست میکردیم آقای بیات گفتند هر کس باید دو تخته و چوب مثل هم داشته باشد وبعد گفتند هر دو نفر یک گروه شوند وقطعه چوب های ۵ سانتی متری را به یک تخته چوب وصل کنید باید با متّه چوب هارا سوراخ می کردیم وبعد پیچ می کردیم من وهم گروهیم خوب پیشرفتیم آما بعد برای کمبود زمان مجبور شدیم بقیه ی کار را برای هفته دیگر بگزاریم